#پست_۱۵
#یه_روز_که
یعنی کِی قراره برسه روزی که من روی پنجههای پام بلند میشم تا یقهی لعنتیِ پیرهنت رو درست کنم؟
برات کراوات ببندم و به بهانهی کراوات بستن، نفسم رو فوت کنم زیر گردنت؛ قلقلکت بیاد و من تا میتونم بخندم بهت!
یعنی کِی قراره برسه روزی که سرِ اینکه تو فوتبال ببینی یا من سریال، با...