...که براشون میبافم، دقیقا کِی تموم میشه؛ اما...
یه روز که رویام رو با تو زندگی کردم،
یه روز که بدون ترسِ از خواب پریدن، مژههات رو، سیبِ آدمِ جذابِ دلفریبت رو لمس کردم،
بهت میگم که چقدر همیشه به بغلت و صدات نیاز داشتم و چقدر دوستت دارم!
#پازل
#دلنوشته_پازل
#صبا_نصیری
#صبا_نوشت
#انجمن_تک_رمان
...بزنیم. از مشکلاتمون بگیم و با هم حلش کنیم.
میدونی؟
من بندهی روزهایی میشم که قراره که با تو زندگی بگذرونم.
واسه همینه که میگم.
تعریفِ من از یه روزِ خوب؛ روزیه که بیدغدغه و بیمهابا دارمت!
کامل و بدون هیچ ترس و مزاحمی.
#دلنوشته_پازل
#پازل
#صبا_نصیری
#انجمن_تک_رمان
#صبا_نوشت...
...آهنینِ غرورِ من، پیشِ تب و حرارت لبانِ تو کم بیاورد...
آنقدر خوب که حریرِ شرمِ دخترانهام را میان شعلهی فروزان آغوشت بسوزانم.
جنگجوی همیشه پیروز میدانی و من؛
اینبار چه مشتاقانه میخواهم سرزمین قلب و تنم را به حاکمیت تو واگذار کنم...
#پازل
#دلنوشته_پازل
#صبا_نصیری
#صبا_نوشت
#انجمن_تک_رمان
...قربانِ نازِ تنش میروی!
این دیوانه، روز و شبهایش را در خیال، با تو زندگیها و عاشقیها میکند.
اما حیف که خارج از خیال؛
نمیتواند ببوسد و در آ*غ*و*ش بِکِشَد؛
و به گمانم؛ همین حسرت نبوسیدن و در آ*غ*و*ش نکشیدن، یک روز او را از پای خواهد انداخت.
#صبا_نصیری
#صبا_نوشت
#پازل
#دلنوشته_پازل
#انجمن_تک_رمان
#پست۵
بهشتی میان یقه و گر*دنِ توست و من بالاترینِ درجهی این بهشت را،
که سیبِ آدمِ توست،
با جان و دل می*ب*و*سم! که بوسیدنیترین جاست.
#صبا_نصیری
#صبا_نوشت
#پازل
#دلنوشته_پازل
#انجمن_تک_رمان
پینوشت: خیلی قبلترها خونده بودم که بهشت، درجه داره و بالاترین درجه، فردوس نام داره.
...یَل توست...
بهترین آواز، ریتم نفس نفس زدنِ حنجره و س*ی*نهی توست که اتفاقاً آن هنگام که از رگ گر*دن هم به من نزدیکتر باشد.
و آرامش؛ یقیناً تَنگِ پیراهنِ تو قایم شده. جایی که میخواهم برایش حکمِ حبس ابد و یک روز، جزای این حجم از دلدادگیام باشد.
#صبا_نصیری
#صبا_نوشت
#انجمن_تک_رمان
#پازل...
#پست۳
رازی در س*ی*نه دارم به عمق اقیانوس و حکایتش، صد شاهنامه...
قرار منو تو، باشد آن روزی که با یک شاخه رز آبی به دیدنم میآیی.
آن روز، راز شیرینِ فوآدم را که نه به گوشها و نه به دلت؛
که به لبانت خواهم گفت!
#صبا_نوشت
#صبا_نصیری
#پازل
#دلنوشته_پازل
#انجمن_تک_رمان
...باشد یا شب؛
پاییز باشد یا که بهار؛
خسته باشم یا خندان؛
پیاده باشم یا سواره؛
تنها باشم یا که در جمع؛
کافیست که پلک روی هم بیاندازم و قامتِ سرو بلند تو در ذهنم نقش ببندد،
آفتاب درخشانِ عشق، در ساحل قلبم طلوع و تمام روح و تنم را گرم میکند.
#دلنوشته_پازل
#پازل
#صبا_نصیری
#صبا_نوشت...
...و پرندهها، حتی به وقتِ شب از لانه بیرون بزنند.
بلند بخوان؛
من و دستنویسِ عاشقانهام را که مرتفعتر از قلهی احساسم به تو، بلندایی نیست!
#صبا_نصیری
#صبا_نوشت
#دلنوشته_پازل
#پازل
#انجمن_تک_رمان
پینوشت نویسنده: بعدِ این هر پستِ این دلنوشته رو، با عکس آپ میکنم. امیدوارم دوست داشته...
...است. بیشتر ببوس و البته که با لطافت و نرمی. در آغوشم بگیر که ابتدا دور پازل تکمیل شود و بعد، با انگشتهای مردانهات از موجِ فنردارِ موهایم بیا پایین...
صحبت از ناز کردن و تشنه بودنِ من نیست هاا؛
تنها میخواهم پازل قلبم را کامل کنم.
#دلنوشته_پازل
#پازل
#صبا_نصیری
#صبا_نوشت
#انجمن_تک_رمان