خوش آمدید!

با عضویت در انجمن تک رمان از مزایای(چاپ کتاب،منتشر کردن رمان و...به صورت رایگان، خدمات ویراستاری، نقد و...)بهرمند شوید. با ما بهترین‌ها را تجربه کنید.☆

همین حالا عضویتت رو قطعی کن!

ساعت تک رمان

  1. Lunika✧

    معرفی کتاب 📖 قیام سرخ 👤 پیرس براون

    📖 قیام سرخ 👤 پیرس براون 🗃 #فانتزی #علمی_تخیلی #نوجوان #ادبیات_آمریکا ✍🏻 دارو یک سرخ است، عضوی از پست‌ترین نژاد در حکومتی از آینده که بر اساس رنگ افراد طبقه‌بندی شده است. همچون باقی دوستان سرخش، تمام روز را با این باور کار می‌کند که او و مردمش سطح مریخ را برای نسل‌های آینده سکونت پذیر...
  2. fatemeh.gh

    داستانک مجموعه داستانک های پیوندی در نور | هورزاد اسکندری کاربر انجمن تک رمان

    نام مجموعه داستانک‌ها: پیوندی در نور نویسنده: هورزاد اسکندری ویراستار: .Sarina. ژانر: #فانتزی #عاشقانه خلاصه: این مجموعه داستانک، مجموعه‌ای گردآوری شده از داستان‌های نویسنده‌ی آن می‌باشد. پی نوشت: عنوان مجموعه، برگرفته از عنوان یکی از داستان‌های گردآوری شده در این مجموعه است. موضوع هر داستان،...
  3. Aby

    معرفی و نقد معرفی و نقد رمان قرارداد ناگسستنی با شیطان | اثر آبی

    به نام خالق انسان پاک نام رمان: قرارداد ناگسستنی با شیطان نویسنده: آبی«زینب.م» کاربر انجمن تک رمان ژانر: #فانتزی #معمایی #عاشقانه خلاصه: دیگر در این دنیا کسی نیست که شیاطین را نشناخته باشد. همه به خوبی می‌دانند که پیروی از شیطان، در آخر تباهی و هلاکی‌ است! حال سرنوشت دختر فقیری که هیچ آرزویی...
  4. Aby

    در حال پیشرفت رمان قرارداد ناگسستنی با شیطان | Aby کاربر انجمن تک رمان

    به نام خالق انسان پاک نام رمان: قرارداد ناگسستنی با شیطان نویسنده: آبی«زینب.م» کاربر انجمن تک رمان ناظر: Negin_SH ژانر: #فانتزی #معمایی #عاشقانه خلاصه: دیگر در این دنیا کسی نیست که شیاطین را نشناخته باشد. همه به خوبی می‌دانند که پیروی از شیطان، در آخر تباهی و هلاکی‌ است! حال سرنوشت دختر فقیری...
  5. Aby

    کامل شده داستان کوتاه گارد لنف و نایره | Aby کاربر انجمن تک‌رمان

    به نام آفریننده‌ی زلالیِ آب و گرمای آتش نام اثر: داستان کوتاه گارد لنف و نایره نویسنده: آبی «زینب.م» ژانر: #فانتزی #معمایی سطح: در حال پیشرفت ویراستار: Pegah.a خلاصه داستان: تمرکز کرد، به برترین خاطرات تمام عمرش نگاهی انداخت. قدرت و نیروی‌های مختلف را در ذره‌ذره خونش حس می‌کرد! حال، آماده بود...
بالا