#پارت_پایانی
- بخواب جانانم. کسی دیگه باهات کاری نداره. دیگه دل بی کس من، بی یار شد.
اشکهام رو با دستمال پاک کردم. توی این یک سال، توی دلم غصّهی عالم بیاراده نشسته بود. مگه میشه اشک آدم با این همه بدبختی نریزه؟ سیاوش از دوری جانان ناله میکرد و گردنبندی که به جانان هدیه داده بود رو تو...