ساعت تک رمان

  1. شکوفه فدیعمی☆

    کامل شده رمان جانان من باش| شکوفه فدیعمی کاربر انجمن تک رمان

    #پارت_دویست_هفتاد_سه با معصومیت، قطره اشکی از چشم جانان افتاد و با ل*ب‌های لرزونی گفت: - بع... د از مردنم، لطفاً من رو ببخش... که ازت پنهونش کردم. با این حرفش، ناله‌ای از درد قلبم سر دادم و گفتم: - چه مردنی؟ ما تازه به هم رسیدیم جانان. قرار بود خوش‌بخت بشیم، قرار بود... . نتونستم حرفم رو ادامه...
بالا