#پارت_دویست_شصت_نه
من توی این همه مدت فکر میکردم روی کره زمین زندگی می کنم اما در واقع سرزمین من، توی قلب کسی بود که دیوونهوار اون رو دوست دارم؛ اون هم کسی جز سیاوش نبود. با چشمهای اشکی، به امیرحسین نگاه کردم که با چشمهای به خون نشسته و دستهای لرزون، اسلحه رو به دست گرفته بود و قلبش پر از...