#پارت_دویست_پنجاه_پنج
در ماشین رو محکم کوبیدم و بدو بدو دنبالشون رفتم. وارد جنگل بزرگ و سرسبزی شدم. با خشم نگاهی به اطراف کردم که در کمال ناباوری دیدم که غیبشون زده بود. با دیدن این صح*نه، با حرص موهام رو با دست چنگ زدم و با عصبانیت داد زدم:
- جانان! بهتره همین الان از اون سوراخ موشت بیرون بزنی...