Usage for hash tag: ناشناس

ساعت تک رمان

  1. .zeynab.

    کامل شده در حاکمیت شیطان |𝒁𝒆𝒚𝒏𝒂𝒃 کاربر انجمن تک رمان

    #ناشناس بی توجه به پشت سر هم حرف زدن های نجمه راهی اتاقم شدم،یه دم حرف میزد و انتظار داشت بشنوم!خسته دستم رو توی گوشام کردم و با چهره سرد و سختی به سمتش برگشتم،چشم های درشت یشمیش پر از التماس خیره دریای شب چشمام بود: -فقط یه لحظه به حرفام گوش کن. توپ کنترل خشم، توی دستام رو با عصبانیت فشردم،...
  2. .zeynab.

    کامل شده در حاکمیت شیطان |𝒁𝒆𝒚𝒏𝒂𝒃 کاربر انجمن تک رمان

    ...انداختم، یه حس خواهش توش موج میزد، کلافه چنگ به موهاش انداخت و صاف نشست، لبام ناخواسته با پایین کش اومد، کار بدی کردم؟ _☆_☆_☆_☆_☆_☆___☆_☆_☆ #ناشناس با لبخند از بین مردم عبور می کردم ، با شنیدن حرفاشون روح مرده ام تازه می شد. اولین ضربه، اولین حرکت به سمت مقصد...رو به روی مغازه طلا فروشی...
بالا