#پارت_صد_نود_هشت
این سیاوش واقعی بود که داشت این حرفها رو بهم میزد یا بازم رفته توی جلد بازیگریش؟ من دیگه قادر به تشخیص حرف دروغ و واقعی نیستم. با چشمهای اشکیم، نگاهش کردم و آروم ل*ب زدم:
- من چی؟
سیاوش با نگاهی پر از غم، توی چشمهام خیره شد و گفت:
- من عاشقت شدم جانان.
با حرف سیاوش برای یک...