#پارت_صد_هشتاد_شیش
با صدا زدن اسمش هیچ حرفی دریافت نکردم و این یعنی سیاوش دل به سکوت داده بود و من رو به عذاب محکوم کرده بود. بیاختیار اشکی از چشمم لغزید و نالهکنان گفتم:
- میدونم داری صدام رو میشنوی؛ پس خواهشاً قطع نکن.
آب دهنم رو به زور بلعیدم و آروم گفتم:
- سیاوش! از وقتی آدمها پی به...