#گیلدا
با سر و صدایه پچ پچ مانندی درست کنار گوشم اروم چشمام رو باز کردم. کم کم تصاویر واضح می شد، یه کم که زوم کردم متوجه چهره امیر، درست توی یک قدمی صورتم شدم. خواب از سرم پرید و محکم عقب کشیدم، امیر خونسرد نگاهم کرد:
-چه خوابت سبکه!
متعجب نگاش می کردم. گیج بودم و درک درستی نداشتم، قضیه چیه...