#پارت_صد_شصت_دو
با نگرانی تماس رو قطع کردم و با بهت به صفحهی گوشیم خیره شدم. چرا سیاوش گوشیش رو خاموش کرده؟! با ترس خودم رو از توی آیینه نگاه کردم و بیاراده یک ترس مبهمی به جونم نشست. به طوری که دست و پاهام از ترس یخ بسته بودن. موهام رو با دستهای لرزونم کنار زدم و زیر ل*ب گفتم:
- من نباید دست...