کل بدنم گز گز می کرد ومی سوخت، درد وحشتناکی توی لگن و زیر دلم می پیچید، چشام رو درد مند بستم و قطره اشکی از چشام چکید. حالم از همشون بهم می خوره...فقط ظاهرشون فرق می کنه توی با طن همشون یه مشت ع*و*ضی بی شرف گرگ خو هستن که فقط زنا رو برای میل جنسیشون می خوان، با چشم هایی پر از تنفر امیخته با درد...