#پارت_صد_شصت_یک
با چشمهای اشکی بهش خیره شدم که سیاوش در ادامه گفت:
- اگه روزی دوست نداشتی با کسی حرف بزنی، من رو صدا بزن تا باهم سکوت کنیم؛ اگه روزی من رو صدا زدی و من جوابت رو ندادم حتماً سراغ من بیا جانان؛ چون من توی اون لحظه بیشتر از هر زمانی بهت نیاز دارم.
با این حرف با چشمهای اشکی آروم...