Usage for hash tag: پارت89

ساعت تک رمان

  1. .zeynab.

    کامل شده رمان مستعمره | امـیر والا؏ کاربر انجمن تک رمان

    #پارت89 #رها غده ای سرطانی کل جانم را در هم پیچیده و نخ سکوت را بر سوزن کرده لَب هایم را بهم دوخته. نگاهم خیره به دیوار است و تَن بی‌جانم از شدت سرما می‌لرزد. استخوان هایم میان یک کامیون اف پانصد با چهل و پنج تن بار، خُرد شده! همه چیز ساکت است و هیچ صدایی از بیرون نمی‌آید! انگار تمام ان همه...
  2. .zeynab.

    کامل شده رمان موقعیت صفر | زینب گرگین کاربر انجمن تک رمان

    #پارت89 *** حامی کلافه صدایش را روی سَر انداخته و از مادام جای عطرش را می پرسد. بین خودمان بماند، من اخرین شیشه ی عطرش را دزدیده ام! خب چه کنم بویش لامصب بهشتیست، شب هایی که نیست، انقدر فضا از از عطرش پر می کنم که نبودنش کمرنگ تر شود... لقمه را در کمال ارامش در دَهانم می گذارم که سر و کله ی...
بالا