• رمان ققنوس آتش به قلم مونا ژانر تخیلی، مافیایی/جنایی، اجتماعی، عاشقانه کلیک کنید
  • رمان عاشقانه و جنایی کاراکال به قلم حدیثه شهبازی کلیک کنید
  • خرید رمان عاشقانه، غمگین، معمایی دلداده به دلدار فریبا میم قاف کلیک کنید

Usage for hash tag: پارت86

ساعت تک رمان

  1. Negin_SH

    درحال تایپ رمان ناطور نبات|Negin_SH کاربر انجمن تک رمان

    ...این خوب است؟ دخترک از افکارش بیرون آمد و به چهره ساده و مهربان مِری خیره شد. مِری با لبخند یک نگاه به دامن و یک نگاه به لورا میکرد و شاید با خود می‌اندیشید که چنین لباسی چقدر به لورا می‌آید. لورا با هیجان به دامن خیره شد و گفت: - آری، این محشر است! #پارت86 #ناطور_نبات #نگین_شرافت #انجمن_تک_رمان
  2. .zeynab.

    کامل شده رمان مستعمره | امـیر والا؏ کاربر انجمن تک رمان

    #پارت86 *** #رها سیمان سخت دیوار کمرم را خراش می‌دهد و سنگینی گر*دن بند اهنی، تَنم را به سَمت زمین خم کرده. چشم هایم از شدت بی‌خوابی می‌سوزند و از هفت جانم، شش تایش سوخته آخری هم نیم سوز است. از بس که به سیمان سخت و خشن کف اتاق خیره شده ام، چشم هایم انحراف پیدا کرده و از خشکی، مانند بیابان...
  3. .zeynab.

    کامل شده رمان موقعیت صفر | زینب گرگین کاربر انجمن تک رمان

    #پارت86 جیغ می کشم و به جهت مخالف حامی می دوم. - فکرشو از سرت بنداز بیرون! من میمیرم ولی نمیذارم عکس تن مادر زادم زیر تو، دست اینا باشه. عصبی نوچی می کند و یک خیز به طرف من میزند که خود را در اشپز کوچک خانه می اندازم. - بهم اعتماد کن. به طرفم می اید که از ان طرف ستون به طرف مبل ها می دوم : -...
  4. .zeynab.

    کامل شده در حاکمیت شیطان |𝒁𝒆𝒚𝒏𝒂𝒃 کاربر انجمن تک رمان

    #گیݪدا صبح بر عکس همیشه که دوست داشتم چشمام رو باز کنم و س*ی*نه ستبر خانزاده رو ببینم، با لپاۍ سرخ اویزون خان باجی رو به رو شدم، در همون لحظه خواب از سرم پرید، سیخ نشستم. نفسی که توی سینم حبس کرده بودم رو پوف مانند دادم بیرون. دستم رو کلافه توی موهام کردم و پشت گوشم ریختمشون، گیج به اتاق نگاه...
بالا