Usage for hash tag: پارت72

ساعت تک رمان

  1. .zeynab.

    کامل شده رمان مستعمره | امـیر والا؏ کاربر انجمن تک رمان

    #پارت72 نیم ساعتی می‌شود که سبحان رفته. امیر غرق در گوشی اش است و از آینه ی قدی که پشت سرش است، می‌بینم که صحفه‌ی اینستاگرام و پی وی که پر از دختر هایست که پیامشان سین نخورده، را چک می‌کند. نگاهم را از اینه می‌گیرم و به سینی غذای دست نخورده مقابلم خیره می‌شوم. درد معده ام نفس هایم را کند و...
  2. .zeynab.

    کامل شده رمان موقعیت صفر | زینب گرگین کاربر انجمن تک رمان

    #پارت72 " یاس" او دیوانه است؛ دیوانه. حساب این را نمی کند که من، نهایت سه ماه و اندی دیگر کنارش هستم؟ بعد این زمان می خواهد جواب پدر و مادر و اصلا گور پدر انها جواب خانواده اش را چه بدهد؟ بگوید او فقط حق نداشت از اسارت من خارج شود و برای همین گفتم زنم است، که بلندش نکنید؟ حالا چگونه چشم در...
  3. .zeynab.

    کامل شده در حاکمیت شیطان |𝒁𝒆𝒚𝒏𝒂𝒃 کاربر انجمن تک رمان

    #شهرزاد حالم از همه چیز و همه کس بهم می خورد. تحمل دوست داشتن ساواش بدترین عذابے بود که می کشیدم، توی آینه به چشمای گود افتادم نگاه کردم، این روز ها اصلا حال و روز جالبے ندارم. احساس می کردم بدنم نجس شده، نجاستے کہ با هیچ چیز پاک نمی شه، همش اون صح*نه می اومد توی نظرم .چه داستانی شد !جسم و روحے...
بالا