Usage for hash tag: پارت71

ساعت تک رمان

  1. .zeynab.

    کامل شده رمان مستعمره | امـیر والا؏ کاربر انجمن تک رمان

    #پارت71 چشم هایم هر چند ثانیه یکبار سیاهی می‌روند و سر گیجه امان نمی‌دهد. صدایم، بی حال و تحلیل رفته است: - نمیترسی پلیس خبر کنن؟ ادم ربایی جرم سنگنیه امیر! به جوونی من رحم نمیکنی به جوونی خودت رحم کن. با پوزخند تلخی به سبحان خیره می‌شود و شانه بالا می‌اندازد: - من اگه یه خانواده بودم که شغل...
  2. .zeynab.

    کامل شده رمان موقعیت صفر | زینب گرگین کاربر انجمن تک رمان

    #پارت71 پدر حامی، انقدر نگاهش نافذ است، که ادم دوست دارد زمین دَهان باز کند و او را ببلعد. - البته، حالا که ارزو خانوم این همه نسبت به ایشون راغب هستند، بهتره نظر خودشونم بدونیم. دست به دامان کدام پیر و پیغمبر شوم برای نجات از این همه فشار نگاه هایشان؟ عصبی و کلافه لَبم را به دندان می کشم و تا...
بالا