#پارت_نود_هشت
با جواب دندون شکنم سیاوش نگاهی عصبی بهم انداخت و زیر ل*ب گفت:
- لجباز!
بدون اهمیت دادن به حرفش، با اکراه نگاهم رو ازش گرفتم که با دیدن ابرها و آسمون آبی آرامشی درونم رو فرا گرفت که بیاراده چشمهام رو بستم.
با تکون خوردنم توسط دست سنگینی از خواب بیدار شدم و با چشمهای خوابآلود به...