#پارت_شصت_شیش
آهی کشیدم و زودی در ماشین رو بستم. خودم هم سوار ماشین شدم و به سمت خونم راه افتادم که توی راه سریع شمارهی پلیس رو گرفتم. اتفاقات امروز رو خلاصهوار براشون تعریف کردم. اونها هم زودی نیروی پلیس به خونهی قدیمی که توش امیرحسین زندانی شده بود فرستادن. بعد از قطع کردن گوشی نفس...