Usage for hash tag: پارت9

ساعت تک رمان

  1. .zeynab.

    کامل شده رمان مستعمره | امـیر والا؏ کاربر انجمن تک رمان

    #پارت9 به روی تخت دو نفره می‌نشینیم و اولین چیزی که توجه ام را جلب می‌کند، دیوار تماما اینه ی سمت چپ اتاق و پرده های زیبای یشمی و سفید اش است. به نوری که از بین پرده ها به داخل اتاق می‌امد و روی فرش دست بافت کوچک می رقصید خیره می‌شوم. صح*نه ی شاعرانه ایست... - اولین چیزی که همیشه باید در نظر...
  2. .zeynab.

    کامل شده رمان موقعیت صفر | زینب گرگین کاربر انجمن تک رمان

    #پارت9 عینک افتابی مارکش را روی چشم می‌زند و با قیافه‌ای جدی، دست در جیب می‌‎برد و سیس مایکل مورنه را می‌گیرد. خیره است به هلی‌کوپتری که نزدیک زمین شده و می‌خواهد فرود بیاید. باد پره‌های هلی‌کوپتر باعث شده چادر به تنم بچسبد و ان طرف دیگرش در هوا پرواز کند. یزدان که همان دستیار وطن‌فروش است، کیف...
  3. Saba.N

    کامل شده رمان واژگون | @Saba.N (صبا نصیری) کاربر انجمن تک رمان

    هُوالحق! #پارت9 #واژگون #صبا_نصیری #انجمن_تک_رمان *** Hidden text: You do not have sufficient rights to view the hidden text. Visit the forum thread! ***
  4. .zeynab.

    کامل شده در حاکمیت شیطان |𝒁𝒆𝒚𝒏𝒂𝒃 کاربر انجمن تک رمان

    شکه و ناباور به در نگاه کردم.باورش برام سخت بود. ظلم بود ظلم!کجای دنیا خواهر رو از بودن توی عروسی برادرش ممنوع می کردن!نمی تونستم باور کنم معلوم نیست این خان بی شرف چی توی گوش برادر بیچاره ام خونده.با بهت، اروم و ناباور زمزمه کردم؛ -اما آگرین.. پسر احمد مشتی به در کوبید که باعث خارج شدن صدای...
بالا