...کنم که مرا به حال خود و اینگونه بیرحمانه، ترک نکردهای!
#صبا_نصیری
#رمان_تیامو
هجدهم خردادماهِ سال هزاروچهارصدویک | حوالیِ ظهر!
#پست1
#فصل_اول
«و قسم به خداوندی که معجزههایش، هر روز رخ میدهند!»
قدمهایش را تند و تندتر برمیدارد. نفسنفس میزند و گرمای ظهر آخر فروردین ماه، خیس از عرقش...