#پارت168
ابتین بین من و حامی خوابیده و معلوم است که معذب است؛ چون خود را بیشتر به طرف حامی کشیده و در اغوشش رفته. دستهای تنومند حامی، زیر گردنم قرار گرفته و انگشتهایش بازویم را نوازش میکند.
- بابا من من تِی باید بلم ملدسه؟
و من میمیرم برای لکنت زبان او، برای بابایی که به حامی میگوید و...
هُوالحق!
#پارت168
#واژگون
#صبا_نصیری
#انجمن_تک_رمان
*** Hidden text: You do not have sufficient rights to view the hidden text. Visit the forum thread! ***