Usage for hash tag: پارت163

ساعت تک رمان

  1. .zeynab.

    حرفه‌ای رمان میقات | zeynab کاربر انجمن تک رمان

     #پارت163 قرص را در بین لباس‌هایی که ساوان آن روز‌های اول برایم خریده بود، قایم کردم. فعلا باید به این فکر کنم که پدرم را چگونه از وضعیت آگاه کنم. ساوان با بالا تَنه برهنِه درحالی که عرق از سر و صورتش می‌بارد و حوله‌ی سفید روی شانه‌اش افتاده، روی تردمیل می‌دود. بزاقم را فرو می‌دهم و نگاه...
  2. .zeynab.

    کامل شده رمان موقعیت صفر | زینب گرگین کاربر انجمن تک رمان

    #پارت163 صدای خنده‌ی ته گلوی حامی و برخورد دو لیوان شیشه‌ای بهم می‌اید. صدای قورت دادن می‌اید و خنده‌ی‌های کثیف و شیطانی. حرصی جیغ می‌کشم که سر شیشه‌ای یک بطری درون دَهانم قرار می‌گیرد و محتوای تلخ و بی‌مزه‌ای به سرعت دَهانم را پر می‌کند. سَرم به عقب کشیده می‌شود و دستی محکم دَهانم را می‌بندد...
  3. Saba.N

    کامل شده رمان واژگون | @Saba.N (صبا نصیری) کاربر انجمن تک رمان

    هُوالحق! #پارت163 #واژگون *** Hidden text: You do not have sufficient rights to view the hidden text. Visit the forum thread! ***
بالا