#پست_صدونه
#آخرین_شبگیر
#مهدیه_سیفالهی
نگاهش را بلند کرد و لبخندی دلنشین به سمتم روانه کرد که مقابلش نشستم و دستانش را در دست گرفتم. با عشق به صورت گل انداختهاش خیره شدم و تمام اجزای دوست داشتنی صورتش را رصد کردم. چشمان همرنگ خودم با درشتی زیبا، بینی کوچک سرخ و آن ل*بهای زیبایش، او را...