#پست_صدوهفت
#آخرین_شبگیر
#مهدیه_سیفالهی
سرش را پیش کشید و ل*ب زد:
- چی شدی عزیزم؟ امروز اصلاً خوب نبودی.
دلم میخواست بگویم: «مگر مرا میبینی که از حالم باخبر باشی؟» اما جلوی زبانم را گرفتم و با فروخوردن بزاق دهانم راه برای کلمات باز کردم.
- چیزی نیست.
نمیدانم چه شد که به سیم آخر زد و با...