#پست_هشتادوسه
#آخرین_شبگیر
#مهدیه_سیفالهی
- چرا اینجوری شدی تو؟ چرا داغی؟
به یکباره صدای روشنا در سرم جیغ کشید که یکهای خوردم و ترسیده سر بلند کردم. دوباره مشتم را به روی قلب بیقرارم گذاشتم و به سمت آوش نگران چرخیدم. ریاحی به سرعت داخل شد و نفسزنان کنارم ایستاد.
- خانم کرامت، چی...