#پارت۹۹
شایان متعجب گفت:
- خب؟
یاشار گفت:
- خب که هیچی، حسابی کتکم زد و راهیم کرد. تصمیم گرفتم حالا که پدرش نمیزاره، خودم جلو برم به دستش بیارم، تصمیم گرفتم به پدرش بفهمونم دنیا دست کیه، چون خیلی بد تحقیرم کرد و خوردم کرد، میخواستم یه جوری زهرم رو براش بریزم. معتادش کردم، از طریق رفیقهاش که...