#گیلدا
اروم لای چشمام رو باز کردم. احساس ضعف ، پوچی و تهی بودن رو داشتم. همه جا تاریک بود چشام رو اروم بستم و دوباره باز کردم، این بار روشن تر شد. به اتاقی که داخلش بودم با دقت نگاه کردم.
همون اتاقیه که بار اول داخلش بودم؛ یه اتاق دود گرفته که کاه گل بعضی جاهاشم ریخته بود.
دستام رو گذاشتم روی...