#پارت27
دارد مسخره ام میکند! باورم نمیشود. پوف عصبی میکشم و چشم هایم را میبندم. شرم آور است! من تحمل این همه حقارت و خاری را ندارم. پدرم مانند گلی در میان پر قو، تک دخترش را بزرگ کرد_ دمپایی های مادرم هم جز همان پر های قو حساب میشوند، در جریان هستید دیگر؟ _ و حالا دست مایه ی خنده و شادی...