خوش آمدید!

با عضویت در انجمن تک رمان از مزایای(چاپ کتاب،منتشر کردن رمان و...به صورت رایگان، خدمات ویراستاری، نقد و...)بهرمند شوید. با ما بهترین‌ها را تجربه کنید.☆

همین حالا عضویتت رو قطعی کن!
  • چاپ کتاب های رمان، شعر و دلنوشته به مدت محدود کلیک کنید

بزرگترین خرابکاری ای که موقع آشپزی کردی چی بوده؟؟

  • نویسنده موضوع A_h
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 21
  • بازدیدها 875
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

elahe^_~ s

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-01-16
نوشته‌ها
220
کیف پول من
-8
Points
0
یه بار خونه تنها بودم قرار بود تن ماهی درست کنم
تو اب گذاشتمش رو گ*از خودمم رفتم طبقه بالا تو اتاقم
یهو یه صدای انفجار اومد
رفتم
دیدم تن ماهی ترکیده
رو سقف پره روغن و گوشت شده
هنوزم هستjr2z
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Paniz

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-06-17
نوشته‌ها
151
کیف پول من
0
Points
0

zahraa

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-08-02
نوشته‌ها
168
کیف پول من
68
Points
0
منم ی سری داشتم کیک میپختم
نصف آردو نریختم
خلاصه نگم براتون کیکم توی فر اینقد پوف کرد ک چسبید ب سقف فر
بعدم سوخت:|



ی سری هم جوش شیرین زیاد ریخته بودن واس کیک
توی خمیر آب ک میریختم کف میکرد میجوشید می‌اومد بالا:|
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Golyas

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-05-30
نوشته‌ها
15
کیف پول من
0
Points
0
راستییتش اولین بار خواستم آشپزی کنم از شانس بدم دایی ام اومد خونه واسه نهار بیچاره عجله هم داشت مامانم هی میگفت دختر کوفته و آب گوشت پس چی شد من هی میگفتم کوفته ها نپوختن مامان هی کف پخته من گفتم نپخته بهرحال زور مامانم بیشتر بود غذا رو گذاشت جلوی دایمم دایی اول آب گوشت خورد چه چه به به کرد تا رسید به کوفته تا قاشق رو رو گذاشت قاشق از کوفته ها جدا نمیشد از بس سفت بودند بیچاره ی چشمش به کوفته بود ی چشمش به من خجالت زده
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

ill rose

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-08
نوشته‌ها
194
کیف پول من
3
Points
0
داشتم ماکارونی با رب و بدون گوشت چرخ کرده درست میکردم حواسم نبود رب نداریم
ماکارونیو آب کشیدم تازه یادم به رب افتاد دیدم هیچی نیست
تو یخچالمونم هیچی نبود جز پرتقال و یه دونه گوجه
چند تا پرتقالو با گوجه و ادویه ریختم و سرخ کردم ب عنوان سس ماکارونی
نکته: هیچ وقت پرتقالو سرخ نکنین
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Nazanin

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2021-04-03
نوشته‌ها
682
کیف پول من
853
Points
0
من یه بار دیدم قورمه سبزی که مامانم گذاشته بود خوب نشده بود یادمه از یکی از دوستام شنیده بودم نشاسته بریزم منم کلی نشاسته خالی کردم تو قورمه ها 🤣🤣🤣🤣🤣🤣😑😑😑😑 مامانم کلی دعوام کرد بعد بردیم بخوریم بابام گفت این چیه مامانم گفت سلیقه دخترته بعد بابام گفت خلی خوشمزس و تعریف کرد بیچاره به زور خورد 🥴😐🤣🤣🤣
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Pegah.a

مدیر تالار ویرایش + مدرس زبان ترکی
پرسنل مدیریت
مدیریت تالار
مدرس انجمن
ویراستار انجمن
کاربر ویژه انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-08
نوشته‌ها
474
کیف پول من
86,383
Points
415
یه بار مامانم خونه نبود بهم گفت برنج درست کن...
بعد یه قابلمه‌ای روی گ*از بود که صبح توش نون گرم کرده بودن خورده‌هاش ته قابلمه بود
منم از آشپزی چیزی سر در نمی‌آوردم، فکر کردم مامانم تهش نمک ریخته که من توش برنج درست کنم

نگم براتون چه برنجی شده بود، ماشالله پر برکتم بود چهار پنج روز همه می‌خوردن، بنده خداها هیچی‌ام نمی‌گفتن😂
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
بالا