فرهنگ چرا کتاب نمی‌خوانیم؟

  • نویسنده موضوع morva♡
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 2
  • بازدیدها 214
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

morva♡

مدیر بازنشسته تالار جامعه و فرهنگ
مقام‌دار بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-04-28
نوشته‌ها
1,005
لایک‌ها
8,030
امتیازها
93
سن
25
محل سکونت
TEHran
کیف پول من
1,572
Points
0
چرا کتاب نمی‌خوانیم؟ بررسی ضعف فرهنگ کتابخوانی از منظر تاریخی
سرانه‏‏‌ی آمار مطالعه در کشور ما بسیار پائین است. سازمان‌های دولتی، مؤسسات نظرسنجی و پژوهش‌های مختلف دانشگاهی، آمارهای مختلفی را گزارش می‌کنند. بااین‌همه اگر بخواهیم میانگین بگیریم به رقم متوسطِ 5 تا 7 دقیقه می‌رسیم. به‌عبارت‌دیگر هر ایرانی به‌طور میانگین 5 تا 7 دقیقه مطالعه می‌کند. نگفته پیداست که در احتساب سرانه‌ی مطالعه، مطالعه‌ی کتب درسی و کمک‌درسی و نیز خواندن کتب مقدس و مذهبی به‌حساب نمی‌آید چون در اولی، با یک وظیفه‌ی درسی و تحصیلی و در دومی با نوعی وظیفه‌ی مذهبی و آئینی سروکار داریم. در بعضی شاخص‌ها حتی مطالعه‌ی محتوای روزنامه‌ها و مطبوعات هم مصداق مطالعه‌ی واقعی دانسته نمی‌شود. به‌هرحال سرانه‌ی مطالعه در کشور ما کماکان تک‌رقمی است. نگاهی گذرا به جدول تطبیقی سرانهی مطالعه در کشورهای مختلف نشان می‌دهد که ما درزمینه‌ی فرهنگ مطالعه، در جایگاه بسیار بدی قرار داریم. یک شهروند ژاپنی به‌طور متوسط 90 دقیقه در روز مطالعه می‌کند. سرانه‌ی مطالعه برای انگلیسی‌ها، آمریکایی‌ها و آلمانی‌ها به ترتیب 55، 20 و 44 دقیقه است. آنچه پدیده‌ی مزبور را فاجعه‌بارتر می‌کند آن است که شهروند ایرانی نه‌تنها در مقایسه با شهروندان کشورهای توسعه‌یافته، بلکه در مقایسه با شهروندان کشورهای درحال‌توسعه بسیار کمتر با کتاب و کتاب‌خوانی انس دارد. وضعیت پیش رو دو سؤال مهم را ایجاد می‌کند؟
سؤال اول به چیستی و چرایی این پدیده مربوط می‌شود: به چه دلیل یا دلایلی فرهنگ کتاب و کتاب‌خوانی در میان ما ایرانیان پائین است؟ در ادامه می‌توان پرسید که آیا می‌توان دراین‌باره کاری انجام داد و وضعیت را تغییر داد؟ در نوشته‌ی حاضر سعی داریم به این دو سؤال مهم پاسخ دهیم. در این راستا به آراء یکی از اساتید و صاحب‌نظران کشورمان، جناب آقای دکتر مهدی محسنیان راد استناد می‌کنیم. دکتر محسنیان راد با تکیه‌بر مفهوم سه کهکشان ارتباطی مارشال مک‌لوهان، سیر تحول فرایندهای ارتباطی کشورمان را بررسی و تحلیل کرده است. به اعتقاد نگارنده‌ی این نوشته، می‌توان پاسخهایی نو و قانعکننده برای این دو سؤال مهم پیدا کرد.

یک معضل تاریخی

بسیاری از ما بر این اعتقاد هستیم که ضعف فرهنگ مطالعه در میان ما عمدتاً رنگ و بوی اقتصادی دارد. عده‌ای می‌گویند فشار اقتصادی روی انسان ایرانی به حدی است که اصولاً مجال و فرصت و فراغتی برای مطالعه نمی‌ماند. عده‌ای هم از گرانی قیمت کاغذ سخن می‌گویند. بدون شک، کمتر مسئله و معضل اجتماعی وجود دارد که نتوان ردپای عامل اقتصاد را در آن دید. اما به‌راستی اگر وضعیت اقتصادی و معیشتی اکثریت ایرانیان متفاوت بود، سرانه‌ی مطالعه، تغییر چشمگیر و معناداری پیدا می‌کرد و به میانگین جهانی نزدیکتر می‌شد؟ باید گفت سیر فرایندهای ارتباطی در کشور ما به‌گونه‌ای بوده است که اصولاً حتی اگر فشار اقتصادی کنونی نبود نمی‌شد فرهنگ کتاب‌خوانی بهتری را انتظار داشت.

به‌عبارت‌دیگر ما از نوعی نقص تاریخی بنیادی رنج می‌بریم. ماهیت این نقص به‌گونه‌ای است که توضیح فرهنگ پائین مطالعه را به کاری پیچیده و دشوار تبدیل کرده است و با اتکا به یک تحلیل اقتصادی ساده نمیتوان این پدیده را توضیح داد.

متفکر بزرگ کانادایی، سیر تحول ارتباطی جوامع انسانی را به سه دوره یا کهکشان تقسیم می‌کند: کهکشان شفاهی، کهکشان گوتنبرگ و کهکشان مارکونی. کهکشان شفاهی، عصر ارتباطات شفاهی و چهره به چهره است. در دوره‌ی شفاهی، ابزار اصلی ارتباط و انتقال اطلاعات، زبان و کلام بود. شکل هنری که در اینجا غلبه دارد شعر است. در این دوره انتقال فرهنگ و اطلاعات به شکل س*ی*نه‌به‌س*ی*نه انجام می‌شد. باید توجه داشت که مک‌لوهان، دوره‌ی قبل از اختراع ماشین چاپ را هم در ذیل دوره‌ی شفاهی قرار می‌دهد. به‌این‌ترتیب کتب خطی و دستنویس هم در این دوره حضور دارند. استدلال مک‌لوهان این است که تا قبل از اختراع ماشین چاپ توسط گوتنبرگ آلمانی، کتب دستنوشته در انحصار نخبگان و اقشار محدودی (به‌عنوان‌مثال ارباب، کلیسا ، اشراف و نجبا) بود به‌این‌ترتیب عامه‌ی مردم عملاً به این کتابها دسترسی نداشتهاند و شکل و رسانه‌ی ارتباطی آن‌ها، همچنان کلام و گفتار است.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش:
امضا : morva♡

morva♡

مدیر بازنشسته تالار جامعه و فرهنگ
مقام‌دار بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-04-28
نوشته‌ها
1,005
لایک‌ها
8,030
امتیازها
93
سن
25
محل سکونت
TEHran
کیف پول من
1,572
Points
0
به اعتقاد دکتر محسنیان راد جامعه و فرهنگ ایرانی در دوره‌ی کهکشان ارتباطی، غنای بسیاری داشته است. ادبیات شفاهی و شعر و شاعری رونق بسیار داشته است و حتی شاهد حضور نوعی رسانه‌ی شبه جمعی ( نقالی، تعزیه‌خوانی و ..) ازاین‌دست هستیم. جامعه‌ی ما به لحاظ تعداد کتب خطی و کتابخانه‌ها، بنیه‌ی فرهنگی بسیاری نیرومندی داشته است. بااین‌حال تجربه‌ی چند لشکرکشی بزرگ به جامعه و فرهنگ ایرانی (حمله‌ی اسکندر مقدونی، اعراب، حکومت‌های ترک‌تبار ماورای قفقاز، مغولها و ...) سبب نابودی بخش زیادی از این گنجینه‌ی فرهنگی شد. اگر چنین نمی‌شد جامعه‌ی ایرانی، بستر و سخت‌افزار لازم برای مهاجرت و گذار موفق از کهکشان شفاهی به کهکشان گوتنبرگ را دارا بود. آن‌همه کتاب می‌توانست سالهای سال، خوراک لازم جهت تغذیه‌ی ماشین‌های چاپی که در دوره‌ی بعد ظهور پیدا می‌کردند را فراهم آورد.

اما ضایعه‌ی اصلی در دوره‌ی دوم یعنی کهکشان گوتنبرگ اتفاق می‌افتد. مبدأ شروع این دوره، اختراع ماشین چاپ در سال 1456 میلادی است. کهکشان گوتنبرگ ویژگی‌های خاص خود را دارد. رسانه‌ی اصلی این دوره، کتاب و مطبوعات و اقلام چاپی است. در دورهی شفاهی، غلبه با زبان و گوش بود اما در اینجا چشم است که اهمیت پیدا می‌کند. به‌عبارت‌دیگر فرهنگ کهکشان گوتنبرگ از نوع "دیداری" است نه شنیداری. کتاب و کتاب‌خوانی تأثیرات شگرفی روی فرهنگ و حتی طرز فکر انسانها به‌جا می‌گذارد. البته باید توجه داشت که این تأثیرگذاری صرفاً به کسب اطلاعات بیشتر مربوط نمی‌شود. کتاب ذاتاً به‌گونه‌ای است که تفکر منطقی، خطی و انتقادی را تشویق می‌کند.

به اعتقاد دکتر محسنیان راد ریشه‌ی ضعف فرهنگ کتاب و کتاب‌خوانی ما ایرانیان را باید در همین کهکشان گوتنبرگ جست‌و‌جو کرد. غرب در سال 1456 ( سال اختراع ماشین چاپ) وارد این دوره شد و تا سال 1895 ( اختراع رادیو) در این دوره ماند. به‌عبارت‌دیگر اجداد غربی‌های امروزی چیزی حدود 400 سال در این دوره زندگی کرده‌اند و به رسانه‌ی غالب آن زمان یعنی کتاب و نشریات خو گرفته بودند. از طرف دیگر در این دوره‌ی تاریخی، تعداد افرادی که سواد خواندن و نوشتن داشته‌اند به مقدار زیادی رشد داشته است. به لحاظ سیاسی و فرهنگی این چهارصد سال، دور‌ه‌ی رشد و شکوفایی آزادی و دموکراسی در غرب بوده است. ولی آیا این زمینه‌ها در جامعه‌ی ما وجود داشته است؟ پاسخ این سؤال بدون شک منفی است. اولاً؛ ما با یک تأخیر تقریباً 200 ساله وارد عصر گوتنبرگ می‌شویم. اولین ماشین چاپ چند سده بعد وارد ایران می‌شود. البته این تازه اول ماجرا است. در آن دوره (مصادف با دوره‌ی حکومت ناصرالدین‌شاه قاجار) اکثریت ایرانیان سواد خواندن و نوشتن نداشتند و کتاب و روزنامه کالایی تجملی محسوب می‌شد. از همه بدتر فضای استبدادی حاکم بر آن عصر باعث می‌شد که سانسور و ممیزی شدیدی بر حوزه چاپ و نشر اعمال شود. فقدان فرهنگ آزادی بیان و عقاید هم بر وخامت اوضاع می‌افزود. مطبوعات این دوره غالباً حکومتی و دولتی بودند و محتوای اصلی آن‌ها مدح و ستایش مفرط شاهان قاجار بود. روزنامه‌ی رسمی حکومت در دوره‌ی ناصرالدین‌شاه یعنی وقایع اتفاقیه به‌زور به کارکنان دولت فروخته می‌شد؛ طوری که به زورنامه مشهور شده بود. می‌توان حدس زد در چنین شرایطی، کتب و مطبوعات، محلی برای طرح افکار و جهانبینی‌های نو و متفاوت نبود و زمینه‌ی اقبال عوام را به اقلام چاپی فراهم نمی‌آورد.

 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش:
امضا : morva♡

morva♡

مدیر بازنشسته تالار جامعه و فرهنگ
مقام‌دار بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-04-28
نوشته‌ها
1,005
لایک‌ها
8,030
امتیازها
93
سن
25
محل سکونت
TEHran
کیف پول من
1,572
Points
0
اما عامل آسیب‌زای جدیدی درراه بود. در سال 1895 و با اختراع رادیو توسط مارکونی ایتالیایی، وارد کهکشان مارکونی می‌شویم. دوره‌ی مارکونی علیرغم تفاوت‌های بنیادی که با دو دوره‌ی قبلی داشت یک تشابه مهم هم داشت که جلوی رشد و توسعه‌ی فرهنگ کتاب‌خوانی را سد می‌کرد. دوره‌ی مارکونی نوعی بازگشت به دوره‌ی شفاهی است: در اینجا هم، گوش یک‌بار دیگر به اندام ارتباطی اصلی تبدیل می‌شود. به اعتقاد دکتر محسنیان راد این بازگشت به ذائقه‌ی ما ایرانیان خوش می‌آمد چون همان‌طور که گفتیم جامعه‌ی ما در اصل یک جامعه‌ی شنیداری است. سابقه‌ی درخشان ما در دوره‌ی شفاهی ( شعر و ادبیات و نقالی و ...) این بار به ضرر ما عمل کرد. در جوامع دیگر کهکشان مارکونی جای کهکشان گوتنبرگ را نگرفت و فقط آن را تکمیل کرد اما در جامعه‌ی ما عملاً همان آثار کمرنگ و محدود عصر گوتنبرگ را تضعیف کرد.

خلاصه، جامعه‌ی ما برخلاف همتایان غربی خود با تأخیری 200 ساله وارد عصر چاپ شد و بدون آنکه به‌قدر کافی در این دوره اطراق کند و به کتاب و کتاب‌خوانی عادت کند به دوره‌ی بعدی مهاجرت کرد. وقتی اولین ماشین چاپ توسط ارامنه وارد ایران شد بعضی روزنامه‌های کشورهای اروپایی، تیراژ چندمیلیونی داشتند. فرهنگ شنیداری دوره‌ی مارکونی به حدی بافرهنگ شنیداری ما سازگار بود که به‌مراتب بر وخامت اوضاع افزود. به‌این‌ترتیب تا جایی که به کتاب و کتاب‌خوانی مربوط می‌شود، فرهنگ ارتباطی ما نوعی مخلوق عجیبالخلقه است و این به آن خاطر است که ما به‌قدر کافی در کهکشان گوتنبرگ زندگی نکرده‌ایم.

آنچه گفته شد چکیدهای از آراء مارشال مک‌لوهان بود. همان‌طور که گفته شد دکتر مهدی محسنیان راد نظریه‌ی مک‌لوهان را بومی کرده و با تکیه‌بر آن‌یکی از دلایل بنیادی ضعف فرهنگ کتاب و کتاب‌خوانی در جامعه‌ی ایران را توضیح داده است. اکنون در جایگاهی هستیم که می‌توانیم سعی کنیم به سؤال دوم هم پاسخ دهیم: آیا می‌توان در راستای تقویت فرهنگ کتاب و کتاب‌خوانی کاری کرد؟

متأسفانه نمی‌توان به این سؤال مهم، جوابی خوشبینانه داد. جامعه‌ی ما به‌واسطه‌ی تجربه‌ی ناقص و سطحی دوره‌ی چاپ، با یک ضایعه‌ی جدی و احتمالاً جبران‌ناپذیر مواجه شده است. به‌واسطه این تجربه‌ی تاریخی منفی، عادت و فرهنگ کتاب‌خوانی در وجود ما و چند نسل قبل از ما نهادینه نشده است. از طرف دیگر رشد فرهنگ آنلاین و ظهور رسانه‌های نوپدید بر پیچیدگی و وخامت اوضاع می‌افزاید. در موج چهارمِ ( بعد از رادیو و تلویزیون) فرایندِ توسعه و تکامل فرهنگ ارتباطی فرهنگ کتاب و کتاب‌خوانی در حاشیه قرار میگیرد. به‌عبارت‌دیگر اینترنت، فضای مجازی و رسانه‌های نوظهور، عرصه را حتی بر جوامعی که سنت فرهنگ مطالعه‌ی نیرومند و ریشه‌داری دارند تنگ کرده است. کارشناسان در اقصی نقاط جهان، نگران کاهش سرانه‌ی مطالعه کتب و محتواهای جدی (چه به شکل چاپی و چه به شکل الکترونیک) هستند. در چنین شرایطی، جامعه‌ی مثل ما که در اصل با کتاب و کتاب‌خوانی انس چندانی نداشته است به‌مراتب بیشتر تحت‌فشار قرار خواهد گرفت.

منبع:

مهدی محسنیان راد، ایران در کهکشان ارتباطی: سیر تحول تاریخ ارتباطات در ایران از آغاز تا امروز، نشر سروش، 1394
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش:
امضا : morva♡
بالا