میگه من ۴۰ ساله تو این خیابون زندگی میکنم تا حالا ندیدم جایی بره !!
کبوتر با کبوتر باز باران با ترانه میخورد بر بامش بیش برفش بیشتر آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا عاقل کند کاری که باز آید به کنعان غم مخور خربزه با پو*ست موزو میندازی زمین هوا میره نمیدونی تا کجا میره !!
یارو میره هارد بخره میگه هارد۶۴۰ میخوام حیف نون هارد ۵۰۰ میاره
بهش میگه گفتم ۶۴۰
میگه :ناراحت نباش جا وا می کنه ..!!!
انجمن رمان نویسی
دانلود رمان