جوک های خفن بخند تا دنیا بهت بخنده
اوضاع یه جوری شده میری لباس بخری دست خالی بر میگردی خونه، باید لباسهای قدیمیت رو ببوسی و تو ب*غ*ل هم زار زار گریه کنید و خاطرات قدیمی رو با هم مرور کنید...
قیمتا انقد بالا رفته که فقط میتونیم عین ماهی لجن خوار بچسبیم به ویترین مغازه ها و نگاه کنیم فقط
*****************
از نشونه های یه عطسۀ دلچسب اینه که
.
.
ندای "زهر مار" از اقصی نقاط خونه به گوش برسه..!
*********************
یکی از انتخابهای سخت زندگی اینه که بین دو تیکهی آخر پیتزا که مونده و قراره فقط یکیش به خودت برسه، تخمین بزنی کدومش بزرگتره و گوشت بیشتری داره که انتخابش کنی
*********************
بچهی دخترداییم نمکدونو آورد گفت بیا. مامانش گفت وقتی نمکدونو میدی باید چی بگی؟
.
.
اونم گفت انقد نمک بزن تا بمیری، تو به بابا همیشه اینو میگی
*************************
الان وقتشه یه تراول بزارین تو لباسای تابستونیتون که سال دیگه دست کردین تو جیبش ذوق کنید که پول دو سه تا نون تو جیبتون پیدا کردین
****************************
اولين باري كه وافل خوردم با دوست دخترم بودم وقتي از كافه اومديم بيرون گفت ديوونه چرا ابرو ريزي ميكني؟ گفتم نبايد توت فرنگيا رو ميذاشتم لا نون؟ گفت نه احمق گذاشتي لا نون مهم نيست ديگه چرا ميزنيش تو چاي؟حالا تو چاي ام زدي فدا سرت چرا وقتي خيس ميخوره ميفته تو چايي با انگشت درش مياري؟
****************************
رفته بودیم مشهد.یکی اومد از بابام عربی آدرس پرسید.عینک دودیمو برداشتم و گفتم اجازه بدید من جوابشو بدم پدر.گفت باشه.
گفتم کن یو اسپیک انگلیش؟ گفت لا
گفتم لا پرابلم. آی کن تکلم عربی!
یهو بابام یه قفل و زنجیر از صندوق درآورد دستمو گرفت کشید طرف حرم. انقدر با گریه جیغ زدم تا ولم کرد
انجمن رمان نویسی
دانلود رمان