سخت بود
فراموش کردن کسی
که با او
همه چیز و همه کس را
فراموش می‌کردم.
فراموش کردن کسی
که با او
همه چیز و همه کس را
فراموش می‌کردم.
ایلهان برک
- نویسنده موضوع deimos
- تاریخ شروع
- پاسخ‌ها 9
- بازدیدها 253
- Tagged users هیچ
ساعت تک رمان
تو را به تعداد شمعهایی که بی تو روشن کردم،
دوست دارم.
تو را به اندازه تمام لحظه های نداشتنت
و به انبوه ترانه های ناسروده ام
دوست دارم.
تو را به وسعت شب و ستاره ها،
به عمق گرداب نگاهت
و به لطافت تبسم روی گونه هایت
دوست دارم.
تورا قبل از تو
تو را بعد از تو
عاشقانه دوست دارم.
#علی_اسکندرپور (هادی)
#کتاب_سمفونی_پاییز
همیشه بر آنم
تا دل کسی را نشکنم
اما وقتی به خودم نگاه می کنم
تکه تکه ام …
دوست دارم.
تو را به اندازه تمام لحظه های نداشتنت
و به انبوه ترانه های ناسروده ام
دوست دارم.
تو را به وسعت شب و ستاره ها،
به عمق گرداب نگاهت
و به لطافت تبسم روی گونه هایت
دوست دارم.
تورا قبل از تو
تو را بعد از تو
عاشقانه دوست دارم.
#علی_اسکندرپور (هادی)
#کتاب_سمفونی_پاییز
همیشه بر آنم
تا دل کسی را نشکنم
اما وقتی به خودم نگاه می کنم
تکه تکه ام …
امضا : deimos
آنهایی که شب ها
دیرتر به خواب می روند
چیزهای بیشتری از زندگی می خواهند …
دیرتر به خواب می روند
چیزهای بیشتری از زندگی می خواهند …
امضا : deimos
عاقبت
یک روز
یک نفر می آید
و تمام آنهایی که رفته اند را
از یاد می برد …
یک روز
یک نفر می آید
و تمام آنهایی که رفته اند را
از یاد می برد …
امضا : deimos
زن هرگز نمی رود،
تنها از آنچه که هست
دست می کشد …
تنها از آنچه که هست
دست می کشد …
امضا : deimos
طرف دلتنگ
همیشه ما بودیم …
همیشه ما بودیم …
امضا : deimos
اگر یک نفر
هر آنچه که
از درونش بر می آید را بنویسد
بی شک ،
از درون او
کسی رفته است …
هر آنچه که
از درونش بر می آید را بنویسد
بی شک ،
از درون او
کسی رفته است …
امضا : deimos
انسان هایی بودیم
که به پاک کردن
عادت داشتیم
ابتدا
اشک هایمان را پاک کردیم
سپس
یکدیگر را …
که به پاک کردن
عادت داشتیم
ابتدا
اشک هایمان را پاک کردیم
سپس
یکدیگر را …
امضا : deimos
بعضی روزها
انسان فقط خسته است ؛
نه تنهاست
نه غمگین
و نه عاشق
فقط خسته است …
انسان فقط خسته است ؛
نه تنهاست
نه غمگین
و نه عاشق
فقط خسته است …
امضا : deimos
تـو
فـرامـوش شـده تـریـن اتـفـاقـی هـسـتـی
کـه بـه یـاد مـی آورم . . .
فـرامـوش شـده تـریـن اتـفـاقـی هـسـتـی
کـه بـه یـاد مـی آورم . . .