و تَماشای تو،
تنها لِذتی ست
که از چِشمهایَم میبَرم …
تنها لِذتی ست
که از چِشمهایَم میبَرم …
✿دِل‌نواز عِشق✿
- نویسنده موضوع Maryam Ɓαησσ
- تاریخ شروع
- پاسخ‌ها 25
- بازدیدها 902
- Tagged users هیچ
ساعت تک رمان
- وضعیت
خاطره ها گاه و بی‌گاه می‌آیند،
کنارَم می‌نِشینَند.
می‌خَندند،
گِریه می‌کنَند،
اما پیر نمی‌شَوند …
باران که می‌زند،
آدم ها بدقول می‌شوند.
یکی مدرسه‌اش دیر می‌شود،
یکی قرارِ کاری‌اش
یکی قرارِ عاشقی‌اش،
یکی قرارِ آمدنش
یکی قرارِ فراموش شدنش …
آدم ها بدقول می‌شوند.
یکی مدرسه‌اش دیر می‌شود،
یکی قرارِ کاری‌اش
یکی قرارِ عاشقی‌اش،
یکی قرارِ آمدنش
یکی قرارِ فراموش شدنش …
چَمِدان دَست ِگِرفتم،
كه بگويى نَروم
تو چرا سَنگ شُدى،
راه نِشانم دادى؟
كه بگويى نَروم
تو چرا سَنگ شُدى،
راه نِشانم دادى؟
خفتگان را چه خبر،
از غمِ شب بيداران …!!
از غمِ شب بيداران …!!
فَرقی نِمی‌کند،
که کُجایی،
چه می‌کُنی!
من واقعا،
تو را
به خُدایت سِپرده‌ام..!
که کُجایی،
چه می‌کُنی!
من واقعا،
تو را
به خُدایت سِپرده‌ام..!
و اما قلب،
حافظه‌یِ خودش را دارد!
و من،
هیچ چیز را فراموش نکرده‌ام..!
حافظه‌یِ خودش را دارد!
و من،
هیچ چیز را فراموش نکرده‌ام..!
جهان اگر برپاست،
هنوز کسی
کسی را دوست دارد.
اگرچه دیر،
اگرچه دور …!!
هنوز کسی
کسی را دوست دارد.
اگرچه دیر،
اگرچه دور …!!
جز عشق برای ما،
پایانِ قشنگی نیست!
پایانِ قشنگی نیست!
دلا بسوز،
که سوزِ تو
کارها می‌کُنَد …
که سوزِ تو
کارها می‌کُنَد …
- وضعیت
