انجمن رمان نویسی
چندی ست که نشریهٔ «سرزمین من» که ظاهراً نشریهای برای ترویج فرهنگ شایستهٔ ایران گردی است، بدون بهرهگیری از کادر مجرب در حوزهٔ تاریخ ایران باستان، به ارائهٔ مباحث تخصصی تاریخ و فرهنگ این دوره میپردازد. در همین ارتباط، برخی از نویسندگان این نشریه که مدعی برخورداری مدرک باستانشناسی از دانشگاههای غربی میباشند، به جای اینکه با روشهای علمی و آکادمیک به بررسی تاریخ و فرهنگ ایرانیان در دورهٔ باستان بپردازند، از ترفندهای برخی از گروههای قوم گرا به منظور خدشه وارد کردن به تاریخ و هویت ملی ایرانیان استفاده میکنند. در این جستار نویسنده این ترفندها را که برخی نویسندگان «سرزمین من» آن را با ظاهر آکادمیک آراستهاند، «ایران ستیزی خزنده» مینامد. با اینکه ممکن است برخی نویسنده را متهم کنند که تحمل شنیدن نظرات متفاوت با نظر خود را ندارد، اما با مطالعهٔ دقیق این جستار و شواهد ارائه شده در آن، خواننده میتواند در مورد همانندی روش برخی از نویسندگان نشریهٔ «سرزمین من» در حوزهٔ تاریخ ایران باستان با نویسندگان برخی گروه های قوم گرا داوری کند.
اصولا معلوم نیست که نشریهٔ « سرزمین من » که یک نشریهٔ گردشگری است، چگونه وارد مباحث تخصصی ایران باستان شده است؟ این امر پیامد نبود نشریات مستقل در زمینهٔ تاریخ ایران باستان، با یک هیئت تحریریهٔ متخصصِ این حوزه در کشور ماست. اگر این امکان بود که متخصصان تاریخ و فرهنگ ایران باستان در نشریات تخصصی این دوره گرد هم آیند، و این نشریات را به تریبون اصلی پژوهشهای تاریخ ایران باستان قرار دهند، مباحث تاریخی ایران باستان که در ارتباط مستقیم با هویت ملی ایرانیان است، قلمروی تفنن و هـ*ـوس بازی شهرت طلبان نمیشد.
سرپرست نویسندگان نشریهٔ «سرزمین من» در حوزهٔ تاریخ ایران باستان، کامیار عبدی است. این شخص دانش آموختهٔ باستان شناسی از ایالات متحدهٔ آمریکاست. او مدعی افسانه زدایی از چهرهٔ تاریخ ایران باستان و مبارزه با جهل و تعصبِ دوستاران تاریخ و فرهنگ ایران زمین است، اما به نظر میرسد که نامبرده دارای دانش لازم را برای ورود به چنین مباحثی نیست. در ادامه، برخی از ادعاهای عبدی را بررسی میکنیم :
نظر عبدی در مورد کورش بزرگ
عبدی که مدعی برخورداری در تحصیلات دانشگاهی در رشتهٔ باستان شناسی و آن هم در دورهٔ نوسنگی است، به خود اجازه میدهد تا دربارهٔ همهٔ دورههای تاریخ ایران اظهار نظر کند. برای نمونه، خوانندهای که از استراتژی کلی عبدی برای ضربه زدن به هویت ملی ایرانیان آگاهی ندارد، شاید نداند که چرا او بر این نکتهٔ اشتباه تاکید میکند که، کورش در نزد ایرانیان «بزرگ» نبود. ( نشریهٔ سرزمین من ، شمارهٔ ۳۷، ص ۶۶۶) اما با دقت بیشتر در نوشتههای او و دریافتن این نکته که او پا جای پای نویسندگان قوم گرا نهاده است، به راز کار او پی میبرد: «ایجاد شک و شبهه در بدیهیات تاریخی و بدیهی نشان دادن امور مبهم، از اصول مسلم قوم گراها برای تحریف تاریخ ایران است.»
این درست است که در کتابهای مقدس و نوشتههای یونانی از کورش بزرگ ستایش شده است؛ اما باید به یاد داشت که کورش نخست در میان ایرانیان ستایش شده بود. و اگر این گونه نبود و کورش دارای ارج و قربی در میان ایرانیان نبود، هیچگاه نمیتوانست تیرههای ایرانی را با یکدیگر متحد کند تا شاهنشاهی نیرومند هخامنشیان را بنیان گذارد. هرودت در بارهٔ جایگاه کورش در میان ایرانیان چنین گواهی می دهد: «ایرانیان میگویند، داریوش بازرگان، کمبوجیه خودکامه و کورش پدر بوده است، زیرا داریوش از همه پول می گرفت [در جمع آوری مالیات سخت گیر بود.] کمبوجیه سرد و خشن بود و کوروش، مهربان و انسان دوست، و در اندیشهٔ آسایش رعایای خود.» (تاریخ هرودوت ، کتاب سوم، بند ۸۹۹)
نگاره ی داریوش بر کتیبه ی بیستون
چندی ست که نشریهٔ «سرزمین من» که ظاهراً نشریهای برای ترویج فرهنگ شایستهٔ ایران گردی است، بدون بهرهگیری از کادر مجرب در حوزهٔ تاریخ ایران باستان، به ارائهٔ مباحث تخصصی تاریخ و فرهنگ این دوره میپردازد. در همین ارتباط، برخی از نویسندگان این نشریه که مدعی برخورداری مدرک باستانشناسی از دانشگاههای غربی میباشند، به جای اینکه با روشهای علمی و آکادمیک به بررسی تاریخ و فرهنگ ایرانیان در دورهٔ باستان بپردازند، از ترفندهای برخی از گروههای قوم گرا به منظور خدشه وارد کردن به تاریخ و هویت ملی ایرانیان استفاده میکنند. در این جستار نویسنده این ترفندها را که برخی نویسندگان «سرزمین من» آن را با ظاهر آکادمیک آراستهاند، «ایران ستیزی خزنده» مینامد. با اینکه ممکن است برخی نویسنده را متهم کنند که تحمل شنیدن نظرات متفاوت با نظر خود را ندارد، اما با مطالعهٔ دقیق این جستار و شواهد ارائه شده در آن، خواننده میتواند در مورد همانندی روش برخی از نویسندگان نشریهٔ «سرزمین من» در حوزهٔ تاریخ ایران باستان با نویسندگان برخی گروه های قوم گرا داوری کند.
اصولا معلوم نیست که نشریهٔ « سرزمین من » که یک نشریهٔ گردشگری است، چگونه وارد مباحث تخصصی ایران باستان شده است؟ این امر پیامد نبود نشریات مستقل در زمینهٔ تاریخ ایران باستان، با یک هیئت تحریریهٔ متخصصِ این حوزه در کشور ماست. اگر این امکان بود که متخصصان تاریخ و فرهنگ ایران باستان در نشریات تخصصی این دوره گرد هم آیند، و این نشریات را به تریبون اصلی پژوهشهای تاریخ ایران باستان قرار دهند، مباحث تاریخی ایران باستان که در ارتباط مستقیم با هویت ملی ایرانیان است، قلمروی تفنن و هـ*ـوس بازی شهرت طلبان نمیشد.
سرپرست نویسندگان نشریهٔ «سرزمین من» در حوزهٔ تاریخ ایران باستان، کامیار عبدی است. این شخص دانش آموختهٔ باستان شناسی از ایالات متحدهٔ آمریکاست. او مدعی افسانه زدایی از چهرهٔ تاریخ ایران باستان و مبارزه با جهل و تعصبِ دوستاران تاریخ و فرهنگ ایران زمین است، اما به نظر میرسد که نامبرده دارای دانش لازم را برای ورود به چنین مباحثی نیست. در ادامه، برخی از ادعاهای عبدی را بررسی میکنیم :
نظر عبدی در مورد کورش بزرگ
عبدی که مدعی برخورداری در تحصیلات دانشگاهی در رشتهٔ باستان شناسی و آن هم در دورهٔ نوسنگی است، به خود اجازه میدهد تا دربارهٔ همهٔ دورههای تاریخ ایران اظهار نظر کند. برای نمونه، خوانندهای که از استراتژی کلی عبدی برای ضربه زدن به هویت ملی ایرانیان آگاهی ندارد، شاید نداند که چرا او بر این نکتهٔ اشتباه تاکید میکند که، کورش در نزد ایرانیان «بزرگ» نبود. ( نشریهٔ سرزمین من ، شمارهٔ ۳۷، ص ۶۶۶) اما با دقت بیشتر در نوشتههای او و دریافتن این نکته که او پا جای پای نویسندگان قوم گرا نهاده است، به راز کار او پی میبرد: «ایجاد شک و شبهه در بدیهیات تاریخی و بدیهی نشان دادن امور مبهم، از اصول مسلم قوم گراها برای تحریف تاریخ ایران است.»
این درست است که در کتابهای مقدس و نوشتههای یونانی از کورش بزرگ ستایش شده است؛ اما باید به یاد داشت که کورش نخست در میان ایرانیان ستایش شده بود. و اگر این گونه نبود و کورش دارای ارج و قربی در میان ایرانیان نبود، هیچگاه نمیتوانست تیرههای ایرانی را با یکدیگر متحد کند تا شاهنشاهی نیرومند هخامنشیان را بنیان گذارد. هرودت در بارهٔ جایگاه کورش در میان ایرانیان چنین گواهی می دهد: «ایرانیان میگویند، داریوش بازرگان، کمبوجیه خودکامه و کورش پدر بوده است، زیرا داریوش از همه پول می گرفت [در جمع آوری مالیات سخت گیر بود.] کمبوجیه سرد و خشن بود و کوروش، مهربان و انسان دوست، و در اندیشهٔ آسایش رعایای خود.» (تاریخ هرودوت ، کتاب سوم، بند ۸۹۹)
نگاره ی داریوش بر کتیبه ی بیستون