• مصاحبه اختصاصی رمان کاراکال میگل سانچز کلیک کنید

دلنوشته پدرم | kAmeliyA کاربر تک رمان

  • نویسنده موضوع NeGムr
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 10
  • بازدیدها 746
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

NeGムr

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-23
نوشته‌ها
1,770
لایک‌ها
6,977
امتیازها
83
محل سکونت
‍نا ‍کجا ‍اباد.ᵎ..͜
وب سایت
forum.taakroman.ir
کیف پول من
-14
Points
0
4.jpg

نام دلنوشته: پدرم
نام نویسنده: کاملیا
ژانر : تراژدی

مقدمه:
سخته پناهگاهی برای گریستن نداشته باشی
سخته دختر باشیو دستای پدرت رو برای نوازش موهات نداشته باشی
سخته وقتی دلت از این دنیا و آدمش پره, آ*غ*و*ش پدرت رو برای آرام شدن نداشته باشی
سخته نگاه پراز ترحم دیگران روت باشه و تو نتونی چیزی بگی
سخته هی بهونشو بگیری و بهت بگن رفته!
هیچکس نمیدونه تو دل اون دختری که میگه لابد رفتنش قسمت بوده, چی میگذره......!
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

آخرین ویرایش:
امضا : NeGムr

NeGムr

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-23
نوشته‌ها
1,770
لایک‌ها
6,977
امتیازها
83
محل سکونت
‍نا ‍کجا ‍اباد.ᵎ..͜
وب سایت
forum.taakroman.ir
کیف پول من
-14
Points
0
از قلبم تا مغزم حسرت داشتنت رو دارم پدرم
مانند کودکی در میان پدر و دختر, با نگاهی پر از حسرت به دستای گره خورده‌اشان نگاه میکند....
چشماش از حسرت میسوزه و دستاش از نداشتن گرمی دستای پرش میلرزه.
دلم هواتو میکنه. ولی آغوشت رو برای آرامش ندارم ! . وقتی حرف از تو میشه, لبخند تلخی رو لبام میاد. و ناخداگاه چشمام رو میبندم ولی سوزش اشک رو, بر روی گونه‌هام حس میکنم.
چرا باید تو روز پدر بجای تبریک بگم روحت شاد?
چرا بجای گرفتن دستات باید سنگ قبرتو لمس کنم?!
ای کاش حسرت به ز*ب*ون اوردن پدر رو,رو دلم نمیزاشتی!
چرا زبونم نمیچرخه یکبار بگم بابا?
چرا وقتی میخوام اسمتو بیارم بغض میکنم
گاهی واسه آرامشم تو تنهایی خودم صدات میزنم
پدرم...
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : NeGムr

NeGムr

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-23
نوشته‌ها
1,770
لایک‌ها
6,977
امتیازها
83
محل سکونت
‍نا ‍کجا ‍اباد.ᵎ..͜
وب سایت
forum.taakroman.ir
کیف پول من
-14
Points
0
زندگی تو اسم پدر خلاصه میشه
ولی زندگی بدون تو چه خسته کننده‌ست
خسته‌ام از این همه نفس‌های بی‌ثمر....
تمام اشک‌هام از روی حسرت داشتنته!
حسرت......آه چه کلمه‌ی غم انگیزی
کاش میتونستم قصه نداشتنت رو بنویسم
قصه دختری که حسرت نوازش موهاشو توست پدرش داره کودکی که حسرت آ*غ*و*ش پدرش رو میکشه. اره تمام قصه‌هام غم انگیزه مثل بغضی که بعد اسمت گلومو میگیره
کاش تو بجای حسرت آرزو بودی!
کاش میتونستم برای رسیدن به آرزوم تلاش کنم
ولی این آرزو جزوه رویا به حساب میاد.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : NeGムr

NeGムr

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-23
نوشته‌ها
1,770
لایک‌ها
6,977
امتیازها
83
محل سکونت
‍نا ‍کجا ‍اباد.ᵎ..͜
وب سایت
forum.taakroman.ir
کیف پول من
-14
Points
0
وقتی سنگ قبر سردت رو لمس میکنم تنم یخ میبنده. وقتی انگشتم و رو اسمت میکشم غم دنیا تو دلم میشینه. حسرت آماده کردنتو با تزئین سنگ قبرت با گل جبران میکنم. دلم میخواد تمام شب پیش سنگ قبرت, باهات درد و دل کنم .
من اینجا روی خاک از ناراحتیام میگم و تو زیرخاک به حرفای دخترت گوش میدی....چقدر قشنگ..
برام هیچکس مهم نیست‌,تمام دنیام تویی..!
تمام دنیای کوچیک و دخترونم! تمام دنیام یه سنگ قبره!
از روز پدر متنفرم! روزی که همه جشن میگیرن. و من کنار سنگ قبرت رویاهامو مرور میکنم
متنفرم چون باید فریادای دختری رو زیر بالشت خیس خفه کنم....
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : NeGムr

NeGムr

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-23
نوشته‌ها
1,770
لایک‌ها
6,977
امتیازها
83
محل سکونت
‍نا ‍کجا ‍اباد.ᵎ..͜
وب سایت
forum.taakroman.ir
کیف پول من
-14
Points
0
اینروزا دلم خیلی خفیف میگیره اما دلیلی واسه آرامش ندارم!
خستم از تمام بی‌رحمیای دنیا....از, از دست دادن بهترین‌های زندگیم...
اری تو بهترین زندگیم بودی! اما حالا از دستت دادم! و فرصتی واسه‌ی جبران نیست!
پدر یه نعمت بزرگه! پدر یعنی سنگ صبور خوانواده. پدر غم‌خوار دخترشه!
عجب رسمیه رسم زمونه, وقتی که داریمش قدرشو نمیدونیم! ولی وقتی از دستش میدیم در حسرتش میمونیم.
آه....میگفتند این دنیا با گلهای باغش قشنگه! اما بدون تو اون گلا پژمرده شدن! این دنیا دیگه قشنگیاشو نداره !
درد داره وقتی دستشو میگیری دیگه اون گرما رو نداشته باشه!
سخته دیگه هیچ وقت صداشو نشنوی....که اسمتو صدا بزنه! دوباره بهت بگه دخترم...
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : NeGムr

NeGムr

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-23
نوشته‌ها
1,770
لایک‌ها
6,977
امتیازها
83
محل سکونت
‍نا ‍کجا ‍اباد.ᵎ..͜
وب سایت
forum.taakroman.ir
کیف پول من
-14
Points
0
شاید اگه بابام بود .....
هروقت صداش میکردم میگفت:"جونم دخترم!؟"
شاید اگه بابام بود.....
"بغلم میکرد "و "موهامو ناز"میکرد
شاید اگه بابام بود
"دستمو میگرفت "و میگف از هیچی نترس"خودم پشتتم"
شاید اگه بابام بود ....
"گریه هامو" نادیده نمیگرفت
شاید اگه بابام بود.....
بهم میگفت "دوست دارم"
شاید اگه بابام بود....
بازوهاش امن ترین جای "زندگیم بود
اون محبتای نصفه نمیه تو دلم رو نمیلرزوند
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : NeGムr

NeGムr

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-23
نوشته‌ها
1,770
لایک‌ها
6,977
امتیازها
83
محل سکونت
‍نا ‍کجا ‍اباد.ᵎ..͜
وب سایت
forum.taakroman.ir
کیف پول من
-14
Points
0
میگن کسی که رفته, دیگه برنمیگرده
میگن باید فراموش کنی, کسی رو که رفته
میگن نباید دوسش داشته باشی, کسی که رفته رو
میگن گذشته رو فراموش کن, و برایآرزوهات بجنگ
میگن هیچوقت یاد نکن, از کسی که رفته
چون دلت میگیره :)
میگن کسی که رفته فقط یه, خاطرس
میگن برای خودت میگم فراموش کن تموم, خاطرهارو
خب!? حالا که چی!
مردم حرف زیاد میزنن! شاید با عقلم یکی بشه حرفاشون:/
اما مگه این دل قبول میکنه!
من تمام گذشته و آیندم باتو پدرم!:)
شاید نداشته باشمت...!
اما با تمام نداشته‌هام:) بازهم دوستت دارم
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : NeGムr

NeGムr

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-23
نوشته‌ها
1,770
لایک‌ها
6,977
امتیازها
83
محل سکونت
‍نا ‍کجا ‍اباد.ᵎ..͜
وب سایت
forum.taakroman.ir
کیف پول من
-14
Points
0
ورق ورق خاطراتمو مرور کردم
گذشته رو گذروندم
ٱیندمو دیدم
ولی.....
تو, تو هیچکدوم نبودی!
بجز یه صفحه سیاه که هیچی دیده نمیشد!
شمع تمام ٱرزوهام هم زمان با شمعی که سر خاکت روشن میکنم, خاموش شد... :)
اشکای خفه شدم روی بالشت خیس...... یاد آور تمام بدبختیاس..!
اشکای سرازیرم میریزن روی عکس سنگ قبرت دیزن. بازم به یاد خاطرها میشم دلتنگ.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : NeGムr

NeGムr

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-23
نوشته‌ها
1,770
لایک‌ها
6,977
امتیازها
83
محل سکونت
‍نا ‍کجا ‍اباد.ᵎ..͜
وب سایت
forum.taakroman.ir
کیف پول من
-14
Points
0
صدای فریادی که بغض میشود و از چشم فوران میکند : )
من همینجا که هستم میمانم
اما کمی غمگین تر از معمول
سکوت میکنم و خیره میشوم
درست مثل خودت... : )
گاهی فریادهایم برگوشت میرسد!
اما بر لبانم مهر سکوت میزنم
تا کسی صدایم را نشنود
صدای شکستنم را...
صدای دلتنگی‌ام را...
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : NeGムr

NeGムr

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-23
نوشته‌ها
1,770
لایک‌ها
6,977
امتیازها
83
محل سکونت
‍نا ‍کجا ‍اباد.ᵎ..͜
وب سایت
forum.taakroman.ir
کیف پول من
-14
Points
0
بعد از پدر, به چه کسی باید تکیه کرد?
چه کسی تکیه‌گاه حقیقیت میشود?
تنها تکیه‌گاهی که هیچوقت پشتت رو خالی نمیکنه پدر‌ست..!
اما در هر حال ما تکیه‌گاهمان, دیوار سرد اتاق است. دیواری که روزی بر سرمان آوار میشود..!
تنها تظاهر تلخ, تظاهر به بیخیالی‌ست..
تظاهر به ندونستن! نفهمیدن !
سخت است اسمت میاد تظاهر به بیخیالی کنم
تمام زندگی‌ام به تظاهر کردن گذشت...
تظاهر به خوشحالی... به امیدوار بودن
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : NeGムr
بالا