با عضویت در انجمن تک رمان از مزایای(چاپ کتاب،منتشر کردن رمان و...به صورت رایگان، خدمات ویراستاری، نقد و...)بهرمند شوید. با ما بهترینها را تجربه کنید.☆
خط توقیع یکی از خطوط شش گانه خوشنویسی میباشد که بیشتر برای نوشتن توقیعات استفاده میشود و به همین دلیل آن را قلم توقیعات می گویند. خط توقیع یکی از انواع خط خوشنویسی اسلامی است که در زمان خلافت مأمون خلیفه عباسی ابداع و در قرن پنجم هجری کامل گردید. موارد کاربرد این نوع خط، بیشتر در نوشتههای مهم حکومتی و دینی بودهاست. این خط از نظر ویژگی های ظاهری با خط های ثلث و رقاع شباهت زیادی دارد. تحول نهايى خط توقيع در قرن چهارم هجرى اتفاق افتاد. احمد بن محمود ملقب به ابن خازن از شاگردان نسل دوم ابن بواب و از مريدان وی، شوکت لازم را به خط توقیع بخشيد. در اواخر قرن نهم هجري، نوع درشتى از خط توقيع در ترکيه ابداع شد که موردپسند مردم ترک بود، اما ميان عربها چندان متداول نگشت.
خط توقیع، برگرفته از خطّ ثلث است و اغلب در امضا به کار میرفتهاست و به همین دلیل نام توقیع (به معنی امضا) برای آن انتخاب شده است.در قرون وسطی از این خطّ برای نوشتن فرمانها، ارسال پیغامها و گواهینامهها که میبایست به امضای خلیفه یا وزراء میرسید استفاده میکردند. علاوه بر این، در نگارش قرآن و دیگر کتب مذهبی نیز استفاده میشد. قوانین توقیع، شباهت زیادی به برخی قوانین ثلث دارد؛ با این تفاوت که حروف در این خطّ کوچکتر، به هم فشردهتر و کلمات، اغلب به هم چسبیدهاند. حروف، از ضخامت یکنواختی برخوردار است و دَوَرانیتر و نسبت به ثلث، عمق بیشتری دارند. چشمهای «ف»، «ق»، «م»، «و» و حلقهی «لا»، بهتر است که باز باشد اما بسته بودنش هم چنانچه نیاز باشد، اشکال ندارد. برخی اشکال حروف این خطّ در خطّ ثلث دیده نمیشود. به دلیل کوچکتر بودن اندازهی حروف در خطّ توقیع نوشتن آن نرمتر و سادهتر از ثلث است.
رقاع از خطوط محبوب خوشنویسان عثمانى بود و توسط خوشنویس مشهور شیخ حمدالله الاماسى اصلاحات لازم در آن صورت گرفت. این خط تدریجاً توسط دیگر خوشنویسان سادهتر شد و از رایجترین خطوط شد. امروزه خط رقاع از متداولترین خطوطى است که در سرتاسر دنیاى عرب بکار خواهد رفت. خط رقاع بر اثر نیاز به تندنویسى و مختصر نوشتن، در مکاتبان بکار مىرفته است و از نظر تشابه و مقایسه با خط فارسی شبیه خط شکسته نستعلیق در مقابل خط نستعلیق میباشد.
رقاع به طور گستردهای در قرون وسطی در اغلب کشورهای اسلامی مورد استفاده قرار میگرفت. این خط از “خطوط شش گانه” به حساب میآید. این تکنیک، بعد از خط كوفی مورد استفاده قرار میگرفته و «ابن مقله وزیر شیرازی» پس از دوران بنی عباس، آن را اختراع کرده است. تکنیک رقاع در دوران قاجار رواج بسیار زیادی پیدا كرد، به شکلی که این دوره را می توان عصر شكوفایی این خط دانست.
خط رقاع یکی از انواع خط خوشنویسی اسلامی است که اغلب برای مکاتبات خصوصی بر روی کاغذهایی در ابعاد کوچک یا نگارش کتابها و جزوات عرفی و غیر مذهبی به غیر قرآن یا ادعیه رواج داشته است. کلمه رِقاع جمع رُقعَة است به معنی پارهها و نوشتههای مختصر و به معنی صفحهٔ کوچک است. منشا این خط ثلث و نسخ میباشد. تو در تو نوشتن این خط درموارد بسیار مهم و ضرورری جایز نمیاشد.حروف و کلمات آن دارای نظم وترکیب یکدست میباشد. در زمان فاطمیون برای درخواست خطاب به دیوان کاربرد داشته بود. این خط از دنباله و شکل اصلاح شدۀ خط توقیع بود . به عنوان یک خط ساده، جهت صرفه جویی در زمان و جا برای نوشتن پیغامهای کوتاه نوشته شده بود . رقاع از ثلث است و با توجه به کاربرد آن و نیاز به سرعت نوشتن از ویژگیهایی مانند اتصالات، اندازۀ کوچکتر حروف و… برخوردارمیباشد.
این خط تا اواخر دوران قاجار متداول بوده و بعد از آن تقریبا به فراموشی سپرده شد. آغاز و انجام قرآنهای نفیس مورد بررسی در این نوشتار سیر تحول و تنوع خطوط رقاع را از قرن دهم تا اوائل قرن چهاردهم نشان میدهد. خط رقاع پیوند ن*زد*یک*ی با قرآن و سایر متون دینی پیدا کرده است و کاربرد عمده آن در کتابت قرآن، در عنوانها و فهرست و رقم سورهها بوده است. اما نگارنده از خطوط قرن سوم که زمان پیدایش خط رقاع است تا قرن دهم نمونهای در دست ندارد. این خط به تدریج توسط دیگر خوشنویسان سادهتر شد و به صورت خط رقعه درآمد . امروزه از رایجترین و متداولترین خطوطی است که در سرتاسر دنیای عرب به کار گرفته میشود.
خط ثلث برخی معتقدند که این خط، خطی است که از خط کوفی استخراج شده و برخی معتقدند پیشینه خط ثلث به خط جلیل، که خود منبعث از خطوط نبطی و مسند بود، باز میگردد و سابقه آن را به خطوط ثلثین، خط طومار و خط نصف مرتبط دانستهاند. درباره نخستین واضع خط ثلث اتفاق نظر وجود ندارد. ابن ندیم قُطْبة مُحَرِّر کاتب معروف اواخر عصر اموی، را واضع خط ثلث دانسته است. قلقشندی بر آن است که واضع ثلث، ابراهیم شجری (شِحْری، سِجْزی، سگزی)، خطاط مشهور دورهء مأمون عباسی بود که آن را از ثلثین اخذ کرد. خط ثلث یکی ازانواع خط خوشنویسی است که دارای ساختارى ايستا و موقر است. از این خط بيشتر در تزئين کتاب ها و کتيبه ها استفاده می شده است. انواع گوناگون ثلث تزئينى توسط ابنبواب و ياقوت ابداع شده که براى کتابت قرآن و ديگر کتب مذهبى به کار مىرفته است. ابنبواب به خط ثلث زيبايى و ظرافت بخشید.
خط ثلث در ايران براى نوشتن عنوان سورههاى قرآن کريم، پشت جلدنويسي، سرلوحهها، و بخصوص در کتيبهها و کاشىکارىها بکار رفته است و استفاده از آن هنوز نيز رايج مىباشد. بعد از رواج خط محقق و ریحان بین مردم ، خط ثلث ریحانی از خط ریحان استخراج شد و برای آن نیز قواعدی قرار داده شد.
از دوران ایلخانی کتیبهنگاری با خط ثلث آغاز و تا به امروز همچنان ادامه پیدا کرده است. دورهی تیموری نقطه اوج و فراز خط ثلث و دورهی قاجار به جهت اندام، مفردات و قدرت حروف، نقطه فروداین خط بوده است. اما از نظر خلاقیت، تنوع رنگی و شادابی،آثار کمنظیری در این دوره خلق شدهاند.در مجموع، در دورهی قاجار از اهمیت این خط کاسته شد. این خط به عنوان خطی تزئینی و شایسته کتیبهنگاری تبدیل شد و در این زمینه گوی سبقت را از خط کوفی ربود. یاقوت مستعصمی را به عنوان بزرگترین خوشنویس خط ثلث نامیده اند. خط ثلث را به دو گونه نگارش کردهاند که یکی ثلث ثقیل است و با مساحت بیشتر کتابت میشده و دیگری ثلث خفیف است که حروف آن نازکتر و لطیفتر است و بر ورقی به قطع نصف نوشته خواهد شد. این خط با امکان ایجاد ترکیبهایی زیبا و موقر بیشتر درکتیبه های تزئینی کتابها و بناهای مختلف مذهبی و گاه غیر مذهبی بهکار گرفته شده است. در گذشته برای نوشتن قطعات، پشت جلد، عناوین، سرلوحهها و تقسیمات کتابها، الواح سر در خانه ها و مغازه ها، کتابت قرآنهای جامع، حکاکی سنگها و مهرهای قیمتی و نشانها از این خط استفاده میشود. اما عمدهترین و مهمترین کاربرد این خط کتیبه نویسی محرابها،،قبه ها،و سر در ورودی مساجد، توأم با طرحهای اسلیمی و ختابی ، است که رواج آن، به سبب هماهنگی خط ثلث با طرحها و رنگها و کاشی کاری های مساجد مورد استفاده قرار گرفته شده است. این خط دارای بار مذهبی نیرومندی است از این رو در دورهی پس از انقلاب اسلامی در آثار گرافیکی برای نوشتن آیات قرآن و ادعیه به کار گرفته شده است.
خط نسخ برای اولین بار در اواخر قرن دوم هجری رایج شد ولی تا اواخر قرن سوم هجری چندان متداول نبود. به طور کلی، ابداع این خط را به ابن مقله شیرازی در اوایل قرن سوم هجری نسبت داده اند. سابقه این خط به خط کوفی و به صدر اسلام بر می گردد. در واقع، ابن مقله خط کوفی را تکمیل کرده و قانونمند ساخت و برای تکمیل کردن نواقص و اشکالات خط کوفی و اضافه کردن اعراب و حرکات و آواها نسخ را ابداع کرد.
خط نسخ انواع بسیار گوناگونی دارد و از چمله آن ها می توان از نسخ قدیم ( نسخ حجازی)، نسخ الفضاح ،نسخ عثمانی ،نسخ ایرانی( نسخ نیریزی) ،نسخ بغدادی (جدید)، نسخ الحدیث و نسخ چاپی نام برد. یکی از برترین چهره ها در زمینه نسخ نویسی میرزا احمد نیریزی در دوره صفویه است که او را هم پایه میر عماد در خط نستعلیق می دانند. علاوه بر این، شیوه نسخ او را “نسخ فارسی” یا “نسخ نیریزی” می نامند.
قلم نسخ کامل را میتوان چکیده یا حالت ساده شده ی همه اقلام دوردار سه قرن اول خوشنویسی اسلامی دانست. ایرانیان از این خط حتی در نوشتههای معمولی روزانۀ خود نیز استفاده بسیاری میکردند. اما در قرن ششم هجری قمری نمونههایی از قلم نسخ باقی مانده است که حرکت این قلم به سمت هندسی شدن و وضع قواعد دقیقتر را نشان می دهد.
به واسطه حضور «یاقوت مستعصمی» در قرن هفتم، این دوره مهم ترین زمان در حیات خط نسخ محسوب می شود. در این زمان این خط به عنوان قلم اصلی کتابت قرآن تثبیت می شود. در ابتدا خط نسخ هم طراز با خط کوفی قرار می گرفت. امّا زمانی که خط کوفی بیشتر جنبه هنری پیدا کرد، نسخ نیز بیشتر به وسیله ای برای برقراری ارتباط تبدیل شد.
در میان خطوط اسلامی و ایرانی، نخس یکی از خوانا ترین خطوط به شمار می رود و به همین دلیل در طول تاریخ به عنوان ابزاری برای انتقال اطلاعات به کار می رفته است. این خط بیشتر از هر خط شناخته شده دیگری در طول تاریخ به کار می رفته است و در کتابت قرآن و صنعت چاپ کاربرد داشته است.
در اشکال این خط نیمی سطح و نیمی دور دیده می شود و گردش قلم در آن بسیار نرم است. به همین دلیل، این خط تقریبا یکدست و یکنواخت دیده می شود. تمام این ویژگی ها توانسته به خوانایی این خط کمک بسیار زیادی کند.
خط نسخ در مقایسه با خط ثلث، محقق و کوفی متعادل تر محسوب می شود و آن به دلیل تعدد کرسی ها در این خط می باشد. تجمع حروف در این خط حول کرسی وسط قرار می گیرد و اختلاف بالاترین و پایین ترین کرسی نسبت به کرسی وسط زیاد نیست. این نوع کرسی بندی باعث شده است که نسخ از تعادل و تناسب بصری بالایی بهره مند شود.
خط محقق از گونه های مهم خوشنویسی اسلامی و از جمله خطوط ششگانه است که ابداع یا سامان دادن آن را به ابن مقله نسبت دادهاند ونخستین خطی است که مورد تهذیب و هندسی کردن ابن مقله قرار گرفته است. برخی از خطاطان، خط محقق را پدر خطوط (عربی) گفتهاند. این خط از خطوط اصیل اسلامی میباشد و خط ریحانی از این خط استخراج شده است. محقق به معنی محکم، منظم و استوار است که این معانی بر این خط صادق است. زیرا شکل ها و حروف صحیح، کامل و واضح است و متداخل و تودرتو نیست و پیوستگی و پیچیدگی درآن دیده نمی شود. خط محقق نزدیکترین خط به کوفی سادهاست.تاثیر ذوق ایرانى در این خط کاملاً بارز است. محقق نخستين خطی است که در آغاز خلافت عباسيان از خط کوفى استخراج شد و جزو نزديکترين خطوط به آن است. خط محقق خطى است که ابن مقلد تهذيب و هندسى کرده است ولی ابنبواب تکامل نهايى را به آن بخشيد. خط محقق چهار قرن محبوبترين خط ميان خوشنويسان جهت کتابت قرآن در تمام سرزمينهاى اسلام در شرق بوده است. تاثر هنر و ذوق ايرانى در اين خط کاملا مشهود است. در این خط اشکال حروف یکدست، یکنواخت و درشت اندام است که با فواصل منظم و بدون تداخل حروف میباشد.
محقق خطی شکوهمند و درشت اندام با فواصل منظم و بدون تداخل حروف و یکدست و یکنواخت با کمال روشنی و وضوح، که در قدیم مقیاس برای دیگر خطوط و منشأ پیدایش اقلام دیگری بوده است. خطی است در نهایت سادگی و روان که آن دور آن سطح است از این رو شبیه ترین و نزدیکترین خط به کوفی و معقلی است.
درمحقق حرکات و ضوابط ظریفتر از خط ثلث گذاشته می شود و علامت های تزیینی آن ساده تر و کمتر از ثلث است.در این خط هیچ خطی با حرف دیگر اشتباه نمی شود چون هر حرف شکل ثابت و معین خود را دارد. در این خط حرکات قلم به نرمی نیست و اکثر احساس خشکی در آن می شود از این رو آن را به «یابس» تعبیر کرده اند، قلم در آن به کندی حرکت می کند و قطّ قلم در محقق بایستی کاملاً محرّف باشد.
خط محقق در زمان عبّاسیان شهرت یافت و در نوشتن قرآن به کار می رفت لیکن شیوع و رواج آن از دوره یخوشنویسی ابن بوّاب بوده است، که بیشتر قرآن ها و قطعات اشعار را با آن می نوشته اند، و این سنت تا قرن یازدهم رواج داشت که در نوشتن قرآن ها و گاهی دیوان اشعار به کار می رفته است. از آن پس به تدریج از رواج آن کاسته شد تا امروز که نویسنده و طالب آن کمیاب شده است به طوری که فقط برای تفنن و تنوع نگاشته می شود.