انجمن رمان نویسی
بوی باران،بوی سبزه،بوی خاک
شاخه های شسته،باران خورده،پاک
آسمان آبی و ابر سپید
برگ های سبز بید
عطر نرگس،ر*ق*ص باد
نغمه ی شوق پرستو های شاد
خلوت گرم کبوترهای م**س.ت
نرمک نرمک می رسد اینک بهار
خوش به حال روزگار
خوش به حال چشمه ها و دشت ها
خوش به حال دانه ها و سبزه ها
خوش به حال غنچه های نیمه باز
خوش به حال دختر میخک-که می خندد به ناز
خوش به حال جام لبربز از ش*ر..اب
خوش به حال آفتاب
ای دل من گر چه در این روزگار
جامه ی رنگین نمی پوشی به ناز
نقل و سبزه در میان سفره نیست
جامت از آن می،که می باید تهی است
ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی در نسیم
ای دریغ از من اگر مستم نسازد،آفتاب
ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار
گر نکوبی شیشه ی غم را به سنگ
هفت رنگش می شود هفتاد رنگ!
بوی باران،بوی سبزه،بوی خاک
شاخه های شسته،باران خورده،پاک
آسمان آبی و ابر سپید
برگ های سبز بید
عطر نرگس،ر*ق*ص باد
نغمه ی شوق پرستو های شاد
خلوت گرم کبوترهای م**س.ت
نرمک نرمک می رسد اینک بهار
خوش به حال روزگار
خوش به حال چشمه ها و دشت ها
خوش به حال دانه ها و سبزه ها
خوش به حال غنچه های نیمه باز
خوش به حال دختر میخک-که می خندد به ناز
خوش به حال جام لبربز از ش*ر..اب
خوش به حال آفتاب
ای دل من گر چه در این روزگار
جامه ی رنگین نمی پوشی به ناز
نقل و سبزه در میان سفره نیست
جامت از آن می،که می باید تهی است
ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی در نسیم
ای دریغ از من اگر مستم نسازد،آفتاب
ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار
گر نکوبی شیشه ی غم را به سنگ
هفت رنگش می شود هفتاد رنگ!