خوش آمدید!

با عضویت در انجمن تک رمان از مزایای(چاپ کتاب،منتشر کردن رمان و...به صورت رایگان، خدمات ویراستاری، نقد و...)بهرمند شوید. با ما بهترین‌ها را تجربه کنید.☆

همین حالا عضویتت رو قطعی کن!
  • تخفیف عیدانه ۶۰ درصدی چاپ کتاب در انتشارات تک رمان کلیک کنید

زندگینامه دلایل پذیرش صلح

ساعت تک رمان

11:07:08 AM

ملیکا توسلی

مدیر تالار دین و مذهب
مدیریت تالار
منتقد انجمن
کاربر ویژه انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-08-21
نوشته‌ها
507
کیف پول من
61,434
Points
1,954
دلایل پذیرش صلح
.۱ سستی مردم عراق در حمایت از ،امام از مهمترین دلایل اقدام امام برای اتخاذ این موضع بود. هیچ کس نمیتواند مدعی شود که امام خواستار جنگ با معاویه نبوده است ماجرای ساباط خود گواه روشنی است بر عدم قابلیت مردم برای ادامه جنگ در آنجا بود که به گفته شیخ مفید امام
۴
دریافت که مردم او را خوار کرده.اند جاحظ درباره علت کناره گیری امام حسن مینویسد وقتی پراکندگی اصحابش و در هم ریختگی سپاه خود را ،دید با شناختی که از برخوردهای مختلف این مردم با پدرش داشت و میدانست که هر روز رنگی دیگر میپذیرند از حکومت کناره گرفت امام دریافت که به این مردم نمیتوان اعتماد کرد؛ چنان که فرمود: به خدا سوگند اگر با معاویه درگیر ،شوم اینان گردنم گرفته و مرا اسیر میکنند و به او تحویل میدهند امام در جایی دیگر چنین فرمود اهل عراق مردمانی اند که هر کس به آنها اعتماد ،کند مغلوب خواهد شد؛ زیرا هیچ کدام با دیگری در فکر و خواستهها موافقت ندارند آنان نه در خیر و نه شر هیچ قصد جدی .ندارند بیگمان با چنین مردمی امکان برپایی جنگی با شامیان وجود نداشت؛ شامیانی که زیر پرچم معاویه اتحادی کامل داشتند و دارای هدف مشخص بودند
۸۶ ٥ گزیده حیات سیاسی و فکری امامان شیعه
... تجربه سیاسی مقبول بر این پایه استوار است که برپایی جنگ در شرایط عادی بسته به حضور مردم است و حاکم تا حدودی میتواند آنان را به حضور در جنگ وادارد از نظر اسلامی باید دو جهت را مطمح نظر :داشت یکی اینکه آیا حاکم مسلمانان میتواند حتی با مخالفت آشکار بیشتر مردم جنگ را آغاز کند؟ دوم اینکه اگر حاکم بتواند چنین کند آیا چنین کاری به مصلحت مسلمانان است؟ اصولاً سیره رسول خدا ته آن بود که در امر جنگ با مسلمانان مشورت میکرد
چراکه هزینه جنگ برای مردم سنگین بود و موجب از بین رفتن جان و مالشان و گاه آوارگی و خانه به دوشی آنها می.شد از این رو حضرت در جنگهای پیش از بدر از انصار استفاده نکرد؛ زیرا برای شرکت در این جنگها تعهدی نداشتند ایشان در بدر نیز تنها پس از اعلام آمادگی ،رهبرانشان از آنها بهره گرفت.
سیره امیرالمؤمنین نیز بر آن بود که تنها با نصیحت و گاه با در دست گرفتن دره = شلاق به تربیت مردم بپردازد اما حاضر نبود برای وادار کردن مردم برای شرکت در جنگ از شکنجه و شمشیر استفاده کند امام مجتبی نیز به همین سیره پایبند بود زمانی که مردم خود مایل به داشتن چونان امامی ،نباشند طبیعی است که حضرت پس از نصایح ،لازم عراق را ترک گوید و به
مدینه برود.
روحیه مردم از نظر امام چنین بود شما با گذشته خود تفاوت کرده اید آنگاه که به صفین می رفتید دینتان در پیش رویتان بود اما امروز دنیاتان مقدم بر دینتان است. شما در بین دو جنگ خونین صفین و نهروان قرار گرفته اید؛ بر کشتههای خود میگریید و درباره آنها در طلب ثار خویش هستید ... و اکنون معاویه از ما تقاضای صلح کرده؛ صلحی که هیچ گونه سرافرازی و شرافت و انصافی در آن وجود ندارد پس از آن امام از مردم خواست تا تکلیف او را روشن کنند «اگر» آماده نبردید صلح او را رد کرده با تکیه بر شمشیرمان کار او را به خدا وا می گذاریم اما اگر ماندن را دوست دارید صلح او را بپذیریم و برای شما امان «بگیریم در این هنگام مردم از هر سوی مسجد فریاد سر دادند و با ندای البقية البقيه صلح را امضا کردند امام حسن . مواضع دیگری نیز بدین موضوع اشاره کرد.
در
فصل :دوم امام حسن مجتبی
. صلح برای حفظ شیعیان نهایت اهمیت را داشت امام حسن ، نمی توانست با دست ،خالی خود و شماری از شیعیانش را تسلیم شامیانی کند که فرمانده ،آنها بسر بن ارطاة خونخوار بود. اکنون با صلح بهانه ای برای حفظ عراق از چپاول و غارت وجود داشت. صد البته این امکان وجود داشت که امام با شماری اندک از سپاهیانش بایستد و به شهادت برسد، اما نتیجه آن چندان روشن نبود. معاویه با طرح خون ،عثمان فضای مسمومی ایجاد کرده بود. او علاوه بر شام اکنون مصر و بسیاری از نقاط دیگر را در اختیار داشت و این دلیلی جز زبونی عراق در برابر شام ،نداشت در چنین وضعیتی اگر جنگی در میگرفت حتی شهادت امام نیز لوث میشد لذا جنگ خونریزی بیحاصلی بود که نتایج سیاسی روشنی نداشت
معترضان به امام در مسئله ،صلح از دو گروه ،بودند شماری از افراطیهای خارجی بودند و به همین دلیل نیز با امام علی الله درگیر شده بودند؛ دوم گروهی از شیعیان که روحیه انقلابی و آتشین داشته و با تسامح میانهای .نداشتند آنان با صلح مخالف بوده و گاه و بیگاه به امام اعتراض می کردند از میان معترضان کسانی بودند که امام را مذل المؤمنین میخواندند امام در برابر این ،اعتراض اقدام به پذیرش صلح را عزت آور دانسته و خود را معز المؤمنین معرفی می.کرد دلیل این امر را نیز چنین بیان میکردند زمانی که دیدم شما قدرت کافی در اختیار ندارید کار را تسلیم کردم تا من و شما بمانیم از عبارات دیگر آن حضرت چنین به دست میآید که مقصود از ماندن آنها و خود حفظ تشیع بوده است امام در سخنی اقدام خود را شبیه سوراخ کردن کشتی توسط آن عالم همراه موسیه کرد که هدف او حفظ کشتی
برای صاحبانش بود.
امام در برابر معترض دیگری صلح خویش را مثابه صلح جدش پیامبر می داند با این تفاوت که آن ،صلح صلح با کفار «بالتنزیل بوده و این با کفار بالتأویل» سپس فرمودند اگر من چنین نمیکردم از شیعیان ما کسی نبود جز آنکه کشته میشد بدیهی است که اگر معاویه در اواخر زمان امام علی میخواست عراق را تصرف کند امام نمیتوانست به جز آنچه فرزندش حسن الله انجام داد اقدام دیگری .کند وجود شماری از افراد مخلص، اما ،اندک کافی نبود تا امام حسن جنگ را آغاز نماید برخورد امام علی الله با مسئله
۸۸ گزیده حیات سیاسی و فکری امامان شیعه
دست
حکمیت نیز بیانگر آن است که اگر آن حضرت نیز در آن شرایط ،بود به همین اقدام در می.یازید امام علیه به برخی از معترضان به پذیرش حکمیت که خواهان جنگ بودند فرمود: شما میبینید که سپاه من چگونه با من به مخالفت برخاسته .است شما جمعیتی کوچک در میان اکثریت آن چنانی هستید اگر جنگ را آغاز کنیم همین اکثریت مخالف جنگ دشمنی شان با شما بیشتر از اهل شام خواهد بود زمانی که اینان و اهل شام با یکدیگر متحد شوند همه شما را نابود خواهند کرد به خدا سوگند من نیز به این حکمیت راضی ،نیستم اما تسلیم خواست اکثریت شدم چراکه بر جان شما میترسیدم
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

بالا