Lunika✧
مدیر ارشد + مدیر تالار کپیست
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار
نویسنده فعال
نویسنده انجمن
طراح انجمن
کپیست انجمن
تایپیست انجمن
کاربر افتخاری انجمن
کاربر ویژه انجمن
ادمین مسابقات
کتابخوان انجمن
- تاریخ ثبتنام
- 2023-07-07
- نوشتهها
- 3,868
- لایکها
- 14,056
- امتیازها
- 113
- محل سکونت
- "درون پورتال آتش"
- وب سایت
- forums.taakroman.ir
- کیف پول من
- 289,292
- Points
- 5,676
- سطح
-
- حرفهای
اندوه ماه - آرش حجازی
داستان درباره دکتر جوان و نسبتا موفقی است که با تمام موفقیت هایش باز هم دنبال حقایق گمشده زندگیش می گردد و از همین روی سفری بی آغاز و بی پایان را شروع می کند، سفری به درازای چند هزار سال، سفری به قدمت آرش کمانگیر و آرمانش، آنجا که آرش یرای هدفش روحش را قربانی می کند و از همان زمان در سراسر تاریخ این مرز و بوم زنده است و زندگی می کند و تمام جاده ها را می پیماید، پزشک جوان در انتهای این سفر به آغاز راه بر می گردد و گمشده ها را پیدا می کند و این دور تسلسل آدامه می یابد...
«آیا در گندم زار زندگیم، کسی با من بوده است؟ .. حقیقت این است که امروز براستی تنهایم. منم و گندم زار..»
داستان درباره دکتر جوان و نسبتا موفقی است که با تمام موفقیت هایش باز هم دنبال حقایق گمشده زندگیش می گردد و از همین روی سفری بی آغاز و بی پایان را شروع می کند، سفری به درازای چند هزار سال، سفری به قدمت آرش کمانگیر و آرمانش، آنجا که آرش یرای هدفش روحش را قربانی می کند و از همان زمان در سراسر تاریخ این مرز و بوم زنده است و زندگی می کند و تمام جاده ها را می پیماید، پزشک جوان در انتهای این سفر به آغاز راه بر می گردد و گمشده ها را پیدا می کند و این دور تسلسل آدامه می یابد...
«آیا در گندم زار زندگیم، کسی با من بوده است؟ .. حقیقت این است که امروز براستی تنهایم. منم و گندم زار..»