• خرید مجموعه دلنوشته دلدار فاطمه یادگاری کلیک کنید
  • مصاحبه صوتی رمان ققنوس آتش اثر مونا سپاهی کلیک کنید

کتاب در حال تایپ ۱۷ قانون موفقیت | ناپلئون هیل

  • نویسنده موضوع Lunika✧
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 46
  • بازدیدها 102
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

کتاب های درخواستی در حال تایپ

Lunika✧

مدیر ارشد + مدیر تالار کپیست
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار
نویسنده فعال
نویسنده انجمن
طراح انجمن
کپیست انجمن
تایپیست انجمن
کاربر افتخاری انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-07
نوشته‌ها
3,912
لایک‌ها
14,126
امتیازها
113
محل سکونت
"درون پورتال آتش"
وب سایت
forums.taakroman.ir
کیف پول من
290,704
Points
6,011
سطح
  1. حرفه‌ای
به نظر می‌رسد همان طور که جریان الکتریکی بر آهنربای الکتریکی اثر می‌گذارد، اعصاب نیز تأثیر بسیار زیادی در ماهیچه‌ها دارد. این جریان باعث مغناطیسی شدن میله‌ای آهنی می‌شود که در سمت راست آن قرار دارد و اعصاب از طریق جریانی ناملموس از نیروی حیاتی که در آن‌ها جریان می‌یابد، فیبرهای ماهیچه‌ای را که در سمت راست خود قرار دارند، ت*ح*ریک و منقبض می‌کند.
دلایل فراوانی هست که مشخص می‌کند فکر و نیروی حیاتی می‌توانند به منزله‌ی مواردی با ماهیت مشابه جریان الکتریکی در نظر گرفته شوند. جریان الکتریکی امکان حرکتی موجی از اتر را فراهم می‌کند؛ اتر ماده‌ای فرضی است که تمامی فضاها را پر می‌کند و در تمام مواد منتشر می‌شود. ما معتقدیم که باید اتر موجود باشد، زیرا بدون آن جریان الکتریکی نمی‌تواند از میان خلأ عبور کند. نور خورشید نیز امکان عبور از میان فضا را ندارد. این اعتقاد منطقی و معقول به نظر می‌رسد که فقط حرکت موجی کاراکتری مشابه می‌تواند پدیده‌های فکر و نیروی حیاتی را ایجاد کند. ما می‌توانیم فرض کنیم که سلول‌های مغزی هم‌چون باتری عمل می‌کند و این که جریان تولید شده در طول عصب‌ها جریان می‌یابد.
اما آیا همان جا پایان می‌گیرند؟ آیا به شکل موج‌هایی نیستند که از ب*دن عبور می‌کنند و در اطراف جهان جریان می‌یابند و از طریق حواس ما قابل درک نیستند؟ درست همان طور که پیش از « هرتز » و دیگران، به امواج بی‌سیم پی نبرده بودند و آن‌ها را حس نکرده بودند؟ این نویسنده حداقل براساس استدلال منطقی و رضایت بخش خودش، ثابت کرده است که مغز هر انسانی ایستگاهی است هم برای پخش و هم برای دریافت ارتعاش‌های فرکانس فکری‌اش است.
اگر این تئوری به یک حقیقت تبدیل شود و روش‌های مدیریت منطقی ایجاد شود، آن گاه بخشی را فرض کنید که باید در جمع آوری، طبقه بندی و تنظیم دانش نقش ایفا کند. احتمال وجود چنین واقعیتی، ذهن را گیج و سردرگم می‌کند؟
کد:
‌
به نظر می‌رسد همان طور که جریان الکتریکی بر آهنربای الکتریکی اثر می‌گذارد، اعصاب نیز تأثیر بسیار زیادی در ماهیچه‌ها دارد. این جریان باعث مغناطیسی شدن میله‌ای آهنی می‌شود که در سمت راست آن قرار دارد و اعصاب از طریق جریانی ناملموس از نیروی حیاتی که در آن‌ها جریان می‌یابد، فیبرهای ماهیچه‌ای را که در سمت راست خود قرار دارند، ت*ح*ریک و منقبض می‌کند.
دلایل فراوانی هست که مشخص می‌کند فکر و نیروی حیاتی می‌توانند به منزله‌ی مواردی با ماهیت مشابه جریان الکتریکی در نظر گرفته شوند. جریان الکتریکی امکان حرکتی موجی از اتر را فراهم می‌کند؛ اتر ماده‌ای فرضی است که تمامی فضاها را پر می‌کند و در تمام مواد منتشر می‌شود. ما معتقدیم که باید اتر موجود باشد، زیرا بدون آن جریان الکتریکی نمی‌تواند از میان خلأ عبور کند. نور خورشید نیز امکان عبور از میان فضا را ندارد. این اعتقاد منطقی و معقول به نظر می‌رسد که فقط حرکت موجی کاراکتری مشابه می‌تواند پدیده‌های فکر و نیروی حیاتی را ایجاد کند. ما می‌توانیم فرض کنیم که سلول‌های مغزی هم‌چون باتری عمل می‌کند و این که جریان تولید شده در طول عصب‌ها جریان می‌یابد.
اما آیا همان جا پایان می‌گیرند؟ آیا به شکل موج‌هایی نیستند که از ب*دن عبور می‌کنند و در اطراف جهان جریان می‌یابند و از طریق حواس ما قابل درک نیستند؟ درست همان طور که پیش از « هرتز » و دیگران، به امواج بی‌سیم پی نبرده بودند و آن‌ها را حس نکرده بودند؟ این نویسنده حداقل براساس استدلال منطقی و رضایت بخش خودش، ثابت کرده است که مغز هر انسانی ایستگاهی است هم برای پخش و هم برای دریافت ارتعاش‌های فرکانس فکری‌اش است. 
اگر این تئوری به یک حقیقت تبدیل شود و روش‌های مدیریت منطقی ایجاد شود، آن گاه بخشی را فرض کنید که باید در جمع آوری، طبقه بندی و تنظیم دانش نقش ایفا کند. احتمال وجود چنین واقعیتی، ذهن را گیج و سردرگم می‌کند؟
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Lunika✧

Lunika✧

مدیر ارشد + مدیر تالار کپیست
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار
نویسنده فعال
نویسنده انجمن
طراح انجمن
کپیست انجمن
تایپیست انجمن
کاربر افتخاری انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-07
نوشته‌ها
3,912
لایک‌ها
14,126
امتیازها
113
محل سکونت
"درون پورتال آتش"
وب سایت
forums.taakroman.ir
کیف پول من
290,704
Points
6,011
سطح
  1. حرفه‌ای
افکار چه کسی باعث شد که «پین» نابغه شود؟

توماس پین ۲ یکی از ذهنیت‌های بزرگ را طی انقلاب امریکا داشت. ذهن مشتاق و پرشور او بود که در شکل گیری «اعلامیه‌ی استقلال» و متقاعد کردن امضاکنندگان مؤثر بود. او در خصوص منشأ و ذخیره‌ی دانش عظیم خود چنین
گفت:
هر فردی که مشاهداتی در خصوص مرحلهپی پیشرفت ذهن انسان انجام داده باشد، به این موضوع پی برده است که دو گروه مشخص از آنچه ما افکار می‌نامیم،
وجود دارد:
افکاری که از طریق تفکر و مکاشفه‌مان در خود ایجاد می‌کنیم و افکاری که از دیگران دریافت می‌کنیم و خود را با آن یا تطبیق می‌دهیم یا اصلاح می‌کنیم.
من همواره این موضوع را به یک قاعده تبدیل کرده‌ام و به بررسی افکار وارده می‌پردازم. آن‌ها ارزش بررسی و ارزیابی دارند. از طریق همان افکار بوده است که من به تمام دانش اکنونم رسیده‌ام. آنچه ما در مدرسه کسب می‌کنیم، فقط هم‌چون سرمایه‌ی اولیه‌ی کمی است که برای شروع آموختن عمیق‌تر به کار می‌گیریم. هر فردی در نهایت آموزگار خودش می‌شود، اما در ابتدا از دیگران می‌آموزد. تمام آنچه می‌آموزد، تبدیل به اصولی می‌شود که در ذهنش جای می‌گیرد و درک می‌کند.»
در عبارات بالا، پین، فیلسوف بزرگ آمریکایی، پدیده‌ای را شرح داده است که هر یک از ما در یک برهه‌ی زمانی آن را تجربه می‌کنیم. چه کسی تا آن حد خوش اقبال نبوده است که شواهدی مثبت مبنی بر این موضوع را دریافت نکرده باشد که افکار و ایده‌ها از منابع بیرونی دیگر وارد ذهن ما می‌شود؟
چه چیزی جز هوا می‌تواند چنین نقل و انتقالی انجام دهد؟ هوا واسطه‌ی انتقال تمامی آشکال مشخص ارتعاش هم‌چون صوت، نور و گرما است. پس چرا نباید بتواند واسطه‌ای برای انتقال ارتعاش فکر و ایده باشد؟
کد:
‌
افکار چه کسی باعث شد که «پین» نابغه شود؟ 

توماس پین ۲ یکی از ذهنیت‌های بزرگ را طی انقلاب امریکا داشت. ذهن مشتاق و پرشور او بود که در شکل گیری «اعلامیه‌ی استقلال» و متقاعد کردن امضاکنندگان مؤثر بود. او در خصوص منشأ و ذخیره‌ی دانش عظیم خود چنین 
گفت:
هر فردی که مشاهداتی در خصوص مرحلهپی پیشرفت ذهن انسان انجام داده باشد، به این موضوع پی برده است که دو گروه مشخص از آنچه ما افکار می‌نامیم، 
وجود دارد:
افکاری که از طریق تفکر و مکاشفه‌مان در خود ایجاد می‌کنیم و افکاری که از دیگران دریافت می‌کنیم و خود را با آن یا تطبیق می‌دهیم یا اصلاح می‌کنیم. 
من همواره این موضوع را به یک قاعده تبدیل کرده‌ام و به بررسی افکار وارده می‌پردازم. آن‌ها ارزش بررسی و ارزیابی دارند. از طریق همان افکار بوده است که من به تمام دانش اکنونم رسیده‌ام. آنچه ما در مدرسه کسب می‌کنیم، فقط هم‌چون سرمایه‌ی اولیه‌ی کمی است که برای شروع آموختن عمیق‌تر به کار می‌گیریم. هر فردی در نهایت آموزگار خودش می‌شود، اما در ابتدا از دیگران می‌آموزد. تمام آنچه می‌آموزد، تبدیل به اصولی می‌شود که در ذهنش جای می‌گیرد و درک می‌کند.»
در عبارات بالا، پین، فیلسوف بزرگ آمریکایی، پدیده‌ای را شرح داده است که هر یک از ما در یک برهه‌ی زمانی آن را تجربه می‌کنیم. چه کسی تا آن حد خوش اقبال نبوده است که شواهدی مثبت مبنی بر این موضوع را دریافت نکرده باشد که افکار و ایده‌ها از منابع بیرونی دیگر وارد ذهن ما می‌شود؟
چه چیزی جز هوا می‌تواند چنین نقل و انتقالی انجام دهد؟ هوا واسطه‌ی انتقال تمامی آشکال مشخص ارتعاش هم‌چون صوت، نور و گرما است. پس چرا نباید بتواند واسطه‌ای برای انتقال ارتعاش فکر و ایده باشد؟
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Lunika✧

Lunika✧

مدیر ارشد + مدیر تالار کپیست
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار
نویسنده فعال
نویسنده انجمن
طراح انجمن
کپیست انجمن
تایپیست انجمن
کاربر افتخاری انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-07
نوشته‌ها
3,912
لایک‌ها
14,126
امتیازها
113
محل سکونت
"درون پورتال آتش"
وب سایت
forums.taakroman.ir
کیف پول من
290,704
Points
6,011
سطح
  1. حرفه‌ای
هر ذهنی به ذهن دیگر مرتبط است

هر ذهن یا مغزی به طور مستقیم به ذهن یا مغزی دیگر مرتبط است. هر ذهنیت و اندیشه‌ای که از مغزی آزاد می‌شود، ممکن است بی‌درنگ توسط تمامی مغزهای دیگر کسب و دریافت شود. من به این حقیقت همان حد اطمینان دارم که به فرمول شیمیاییH2O که باعث تشکیل و ایجاد آب می‌شود.
باور و اعتقاد من این است که هر ارتعاش فکری که از مغزی آزاد می‌شود، در جو انتشار می‌یابد و طی طول موج‌های مدور و مداری در جنبش است. طول این موج، به شدت انرژی استفاده شده در آزادسازی فکر مورد نظر بستگی دارد.
این ارتعاش‌ها در حال جنبش و حرکت باقی می‌مانند و یکی از دو منبع و منشأ افکاری‌اند که اغلب وارد ذهن می‌شوند. منبع دیگر در واقع ارتباط مستقیم و فوری با مغز است که باعث آزاد شدن ارتعاش فکری می‌شود. اگر این تئوری یک حقیقت باشد، فضای نامحدود کل جهان هستی همچون کتابخانه‌ای است که شامل تمامی افکار آزاد شده توسط انسان است. این موضوع مبنای یکی از نکات مهم این فصل است.
طبق نظر دانشمندان، بیشتر دانش سودمند و کاربردی موجود برای نژاد بشر، به طور دقیق در کتاب مقدس طبیعت ثبت و ضبط شده است: زمین. با رجوع به صفحات تغییر ناپذیر آن، داستان تلاشی بی‌وقفه را می‌خوانیم که به تمدن منجر شده است. صفحات این کتاب مقدس متشکل از عناصر فیزیکی زمین و دیگر سیارات و همچنین اتمسفری است که آن‌ها را در بر می‌گیرد. با مراجعه به مطالب نوشته شده روی سنگ و بر سطح این زمین، استخوان‌ها، اسکلت‌ها، رد پاها و دیگر شواهد قطعی و بدون تردید از تاریخچه‌ی زندگی حیوانات در دوره‌ها و اعصار مختلف آشکار شده است. این شواهد واضح و قطعی است. صفحات سنگی و بزرگ کتاب مقدس طبیعت، منبع واقعی ارتباط بین خالق و مخلوق را تشکیل می‌دهد. این کتاب مقدس زمینی پیش از رسیدن انسان‌ها به مرحله‌ی تفکر آغاز شده بود؛ در واقع قبل از این که مرحله‌ی آمیبی و تک سلولی رو به پیشرفت برود. این کتاب مقدس قدرتی فراتر از انسان دارد. همچنین، داستان خود را به زبانی جامع و جهان شمول بیان می‌کند.
کد:
‌
هر ذهنی به ذهن دیگر مرتبط است 

هر ذهن یا مغزی به طور مستقیم به ذهن یا مغزی دیگر مرتبط است. هر ذهنیت و اندیشه‌ای که از مغزی آزاد می‌شود، ممکن است بی‌درنگ توسط تمامی مغزهای دیگر کسب و دریافت شود. من به این حقیقت همان حد اطمینان دارم که به فرمول شیمیاییH2O که باعث تشکیل و ایجاد آب می‌شود.
باور و اعتقاد من این است که هر ارتعاش فکری که از مغزی آزاد می‌شود، در جو انتشار می‌یابد و طی طول موج‌های مدور و مداری در جنبش است. طول این موج، به شدت انرژی استفاده شده در آزادسازی فکر مورد نظر بستگی دارد. 
این ارتعاش‌ها در حال جنبش و حرکت باقی می‌مانند و یکی از دو منبع و منشأ افکاری‌اند که اغلب وارد ذهن می‌شوند. منبع دیگر در واقع ارتباط مستقیم و فوری با مغز است که باعث آزاد شدن ارتعاش فکری می‌شود. اگر این تئوری یک حقیقت باشد، فضای نامحدود کل جهان هستی همچون کتابخانه‌ای است که شامل تمامی افکار آزاد شده توسط انسان است. این موضوع مبنای یکی از نکات مهم این فصل است.
طبق نظر دانشمندان، بیشتر دانش سودمند و کاربردی موجود برای نژاد بشر، به طور دقیق در کتاب مقدس طبیعت ثبت و ضبط شده است: زمین. با رجوع به صفحات تغییر ناپذیر آن، داستان تلاشی بی‌وقفه را می‌خوانیم که به تمدن منجر شده است. صفحات این کتاب مقدس متشکل از عناصر فیزیکی زمین و دیگر سیارات و همچنین اتمسفری است که آن‌ها را در بر می‌گیرد. با مراجعه به مطالب نوشته شده روی سنگ و بر سطح این زمین، استخوان‌ها، اسکلت‌ها، رد پاها و دیگر شواهد قطعی و بدون تردید از تاریخچه‌ی زندگی حیوانات در دوره‌ها و اعصار مختلف آشکار شده است. این شواهد واضح و قطعی است. صفحات سنگی و بزرگ کتاب مقدس طبیعت، منبع واقعی ارتباط بین خالق و مخلوق را تشکیل می‌دهد. این کتاب مقدس زمینی پیش از رسیدن انسان‌ها به مرحله‌ی تفکر آغاز شده بود؛ در واقع قبل از این که مرحله‌ی آمیبی و تک سلولی رو به پیشرفت برود. این کتاب مقدس قدرتی فراتر از انسان دارد. همچنین، داستان خود را به زبانی جامع و جهان شمول بیان می‌کند.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Lunika✧

Lunika✧

مدیر ارشد + مدیر تالار کپیست
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار
نویسنده فعال
نویسنده انجمن
طراح انجمن
کپیست انجمن
تایپیست انجمن
کاربر افتخاری انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-07
نوشته‌ها
3,912
لایک‌ها
14,126
امتیازها
113
محل سکونت
"درون پورتال آتش"
وب سایت
forums.taakroman.ir
کیف پول من
290,704
Points
6,011
سطح
  1. حرفه‌ای
ارتعاشات، امواج و افکار

با این که آن‌ها را بدیهی و مسلم فرض می‌کنیم، نباید از معجزه‌ای غافل شویم که آن‌ها هر روز در اختیارمان قرار می‌دهند. اجداد و نیاکان ما فرض نکرده‌اند که اگر ارتعاشات معمولی همچون ارتعاشات ایجاد شده به واسطه‌ی صدای انسان به صفحه‌ی فلزی نازکی برخورد کند، می‌تواند به صداهایی تبدیل شود که از رادیویی در خانه‌ای در دور دست نشأت می‌گیرد. امواج الکتریکی که از این ارتعاشات ایجاد می‌شوند، با سرعت نور (۳۰۰۰۰۰ کیلومتر در ثانیه) در تمامی جهات حرکت می‌کنند. همین طور، دستگاه تلویزیون ما امواج رادیویی را می‌گیرد و آن‌ها را به صدا و تصویر تبدیل می‌کند. تلفن‌های ما این امکان را می‌دهد که سیگنال‌های الکتریکی در حال ارتعاش، در یک آهن ربای الکتریکی موجود در داخل گیرنده جریان یابد و باعث شود که دیافراگم یا دیواره‌ی فولادی به ارتعاش درآید و از خود صدا خارج کند. این واقعیت‌های روزمره - انتقال فوری ارتعاشات صدا - امکان مشاهده‌ی انتقال ارتعاشات فکری از ذهنی به ذهن دیگر را به صورت حقیقتی مشابه و یکسان، آسان‌تر می‌کند.
کد:
‌
ارتعاشات، امواج و افکار 

با این که آن‌ها را بدیهی و مسلم فرض می‌کنیم، نباید از معجزه‌ای غافل شویم که آن‌ها هر روز در اختیارمان قرار می‌دهند. اجداد و نیاکان ما فرض نکرده‌اند که اگر ارتعاشات معمولی همچون ارتعاشات ایجاد شده به واسطه‌ی صدای انسان به صفحه‌ی فلزی نازکی برخورد کند، می‌تواند به صداهایی تبدیل شود که از رادیویی در خانه‌ای در دور دست نشأت می‌گیرد. امواج الکتریکی که از این ارتعاشات ایجاد می‌شوند، با سرعت نور (۳۰۰۰۰۰ کیلومتر در ثانیه) در تمامی جهات حرکت می‌کنند. همین طور، دستگاه تلویزیون ما امواج رادیویی را می‌گیرد و آن‌ها را به صدا و تصویر تبدیل می‌کند. تلفن‌های ما این امکان را می‌دهد که سیگنال‌های الکتریکی در حال ارتعاش، در یک آهن ربای الکتریکی موجود در داخل گیرنده جریان یابد و باعث شود که دیافراگم یا دیواره‌ی فولادی به ارتعاش درآید و از خود صدا خارج کند. این واقعیت‌های روزمره - انتقال فوری ارتعاشات صدا - امکان مشاهده‌ی انتقال ارتعاشات فکری از ذهنی به ذهن دیگر را به صورت حقیقتی مشابه و یکسان، آسان‌تر می‌کند.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Lunika✧

Lunika✧

مدیر ارشد + مدیر تالار کپیست
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار
نویسنده فعال
نویسنده انجمن
طراح انجمن
کپیست انجمن
تایپیست انجمن
کاربر افتخاری انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-07
نوشته‌ها
3,912
لایک‌ها
14,126
امتیازها
113
محل سکونت
"درون پورتال آتش"
وب سایت
forums.taakroman.ir
کیف پول من
290,704
Points
6,011
سطح
  1. حرفه‌ای
ذهن مرکب: اتحاد دو ذهن باعث ایجاد ذهن سوم نیرومندی می شود

اکنون آماده ایم به روشی دیگر نگاهی بیندازیم که طی آن می توان دانش مفیدی را جمع آوری، طبقه بندی و تنظیم کرد که برای نیل به موفقیت ضروری است. این روش، اتحاد دو ذهن است که باعث خلق ذهن سومی می شود. ما آن ذهن را «ذهن مرکب» می نامیم. من نخستین بار اصطلاح «ذهن مرکب» را از یکی از ثروتمندان و قدرتمندان مردان تاریخ آمریکا شنیدم: اندرو کارنگی، این یک اصل قطعی است که با تأثیر یک ذهن در ذهن های دیگر مرتبط است.
من از جمله افرادی هستم که معتقدم ذهن از همان انرژی ای تشکیل شده است که در جهان هستی وجود دارد. اما از آنجا که تمامی ذهنها مثل هم نیستند، برخی ذهن ها نمی توانند با یکدیگر تعامل و سازگاری داشته باشند. زیرا درجات مختلف و متفاوتی از ارتباط دوستانه یا خصمانه وجود دارد. برخی ذهن ها چنان سازگاری فطری و طبیعی ای با هم دارند که «عشق در نگاه اول» نتیجه ی اجتناب ناپذیر چنین ارتباطی است. چه کسی با چنین تجربه ای آشنا نیست و آن را حس نکرده است؟ در تعاملی دیگر، ذهن ها چنان با هم بیگانه و دشمن هستند که در همان دیدار و ارتباط اول، بی علاقگی و بی احساسی متقابل خود را بروز می دهند. این نتایج اغلب بدون بیان حتی یک کلمه یا جمله، و بدون حتی کوچکترین نشانه و علتی مشخص برای داشتن عشق و علاقه یا تنفر رخ می دهد. این امر بنا به هر علتی که باشد، به نظر می رسد بر اساس واکنش های شیمیایی صورت می گیرد و نتیجه این می شود که ارتعاش های حاصل تأثیری خوشایند یا ناخوشایند به همراه داشته باشند.
«ملاقات دو ذهن» تأثیری دارد که حتی برای یک تماشاچی عادی نیز واضح و مشخص است. این تأثیر باید مثل هر تأثیر دیگر، برای خودش علتی داشته باشد و این علت در همان ملاقات شکل می گیرد که در آن، در ذهن خود را دوباره سر و سامان میدهند. حالت های ذهنی هر دو طرف با آنچه پیش از ملاقات بود، دیگر متفاوت می شود. این واکنش که در هر لحظه رخ میدهد، حقیقتی شناخته شده است و نقطه ی شروعی می شود که از آنجا، اصطلاحی همچون «ذهن مرکب» معنا و مفهوم می یابد و خود را نشان میدهد.
کد:
‌
ذهن مرکب: اتحاد دو ذهن باعث ایجاد ذهن سوم نیرومندی می شود 

اکنون آماده ایم به روشی دیگر نگاهی بیندازیم که طی آن می توان دانش مفیدی را جمع آوری، طبقه بندی و تنظیم کرد که برای نیل به موفقیت ضروری است. این روش، اتحاد دو ذهن است که باعث خلق ذهن سومی می شود. ما آن ذهن را «ذهن مرکب» می نامیم. من نخستین بار اصطلاح «ذهن مرکب» را از یکی از ثروتمندان و قدرتمندان مردان تاریخ آمریکا شنیدم: اندرو کارنگی، این یک اصل قطعی است که با تأثیر یک ذهن در ذهن های دیگر مرتبط است.
من از جمله افرادی هستم که معتقدم ذهن از همان انرژی ای تشکیل شده است که در جهان هستی وجود دارد. اما از آنجا که تمامی ذهنها مثل هم نیستند، برخی ذهن ها نمی توانند با یکدیگر تعامل و سازگاری داشته باشند. زیرا درجات مختلف و متفاوتی از ارتباط دوستانه یا خصمانه وجود دارد. برخی ذهن ها چنان سازگاری فطری و طبیعی ای با هم دارند که «عشق در نگاه اول» نتیجه ی اجتناب ناپذیر چنین ارتباطی است. چه کسی با چنین تجربه ای آشنا نیست و آن را حس نکرده است؟ در تعاملی دیگر، ذهن ها چنان با هم بیگانه و دشمن هستند که در همان دیدار و ارتباط اول، بی علاقگی و بی احساسی متقابل خود را بروز می دهند. این نتایج اغلب بدون بیان حتی یک کلمه یا جمله، و بدون حتی کوچکترین نشانه و علتی مشخص برای داشتن عشق و علاقه یا تنفر رخ می دهد. این امر بنا به هر علتی که باشد، به نظر می رسد بر اساس واکنش های شیمیایی صورت می گیرد و نتیجه این می شود که ارتعاش های حاصل تأثیری خوشایند یا ناخوشایند به همراه داشته باشند.
«ملاقات دو ذهن» تأثیری دارد که حتی برای یک تماشاچی عادی نیز واضح و مشخص است. این تأثیر باید مثل هر تأثیر دیگر، برای خودش علتی داشته باشد و این علت در همان ملاقات شکل می گیرد که در آن، در ذهن خود را دوباره سر و سامان میدهند. حالت های ذهنی هر دو طرف با آنچه پیش از ملاقات بود، دیگر متفاوت می شود. این واکنش که در هر لحظه رخ میدهد، حقیقتی شناخته شده است و نقطه ی شروعی می شود که از آنجا، اصطلاحی همچون «ذهن مرکب» معنا و مفهوم می یابد و خود را نشان میدهد.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Lunika✧

Lunika✧

مدیر ارشد + مدیر تالار کپیست
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار
نویسنده فعال
نویسنده انجمن
طراح انجمن
کپیست انجمن
تایپیست انجمن
کاربر افتخاری انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-07
نوشته‌ها
3,912
لایک‌ها
14,126
امتیازها
113
محل سکونت
"درون پورتال آتش"
وب سایت
forums.taakroman.ir
کیف پول من
290,704
Points
6,011
سطح
  1. حرفه‌ای
ذهن مرکب ممکن است از طریق نزدیک شدن به هم از لحاظ فکری و روحی و رسیدن به هماهنگی کامل در این خصوص بین دو یا بیش از دو ذهن ایجاد شود. بر اثر این آمیختگی هماهنگ و تلفیق دو ذهن، واکنش های شیمیایی باعث خلق و ایجاد ذهن سومی می شود که ممکن است توسط یک شخص یا بیشتر به کار گرفته شود. تا زمانی که ارتباطی دوستانه و اتحادی هماهنگ بین ذهن ها باقی بماند، این ذهن مرکب وجود دارد. از لحظه ای که این ارتباط و اتحاد دوستانه از بین برود، ذهن مرکب نیز از بین خواهد رفت و تمامی شواهد مبنی بر وجود آن نیز ناپدید و محو میشود.
اصل شیمی ذهن، مبنا و علت تمامی وقایع «جفت شدن روح» و ایجاد ارتباطی سه جانبه و مثلثی شکل موسوم به «مثلث عشق» است. رویدادهایی غم انگیز، همچون طلاق، درحقیقت شاهدی از بزرگترین قوانین طبیعت است. جهان متمدن میداند که دو یا سه سال اول ازدواج اغلب با ناسازگاری و نداشتن تفاهم همراه است. سال های اولیه برای تطبیق دادن خود با موقعیت ها است. اگر ازدواج و زندگی مشترک پابرجا بماند، اتحادی همیشگی شکل می گیرد و طرفین از لحاظ ذهنی و فکری به هم نزدیک می شوند. در چنین اوضاعی، ما بدون این که علت را درک کنیم، تأثیر را مشاهده می کنیم.
در حالی که دلایل دیگری نیز سهیم است، این دوره ی سازگاری و وفق دادن طی سال های اولیه ی زندگی مشترک صورت می گیرد، زیرا مواد شیمیایی در ذهن آرام و آهسته به نحوی هماهنگ با هم در می آمیزند. وقتی آنان نخستین بار با یکدیگر ملاقات می کنند، انرژی های ذهنی و روحیشان اغلب نه به طور کامل دوستانه است و نه خصمانه. آنان از طریق ارتباط مستمر با یکدیگر سازگار می شوند و به تدریج به هماهنگی و تعامل می رسند، به جز مواردی نادر که در آن خصومت واضح و بارز همچنان وجود دارد.
کد:
‌
ذهن مرکب ممکن است از طریق نزدیک شدن به هم از لحاظ فکری و روحی و رسیدن به هماهنگی کامل در این خصوص بین دو یا بیش از دو ذهن ایجاد شود. بر اثر این آمیختگی هماهنگ و تلفیق دو ذهن، واکنش های شیمیایی باعث خلق و ایجاد ذهن سومی می شود که ممکن است توسط یک شخص یا بیشتر به کار گرفته شود. تا زمانی که ارتباطی دوستانه و اتحادی هماهنگ بین ذهن ها باقی بماند، این ذهن مرکب وجود دارد. از لحظه ای که این ارتباط و اتحاد دوستانه از بین برود، ذهن مرکب نیز از بین خواهد رفت و تمامی شواهد مبنی بر وجود آن نیز ناپدید و محو میشود.
اصل شیمی ذهن، مبنا و علت تمامی وقایع «جفت شدن روح» و ایجاد ارتباطی سه جانبه و مثلثی شکل موسوم به «مثلث عشق» است. رویدادهایی غم انگیز، همچون طلاق، درحقیقت شاهدی از بزرگترین قوانین طبیعت است. جهان متمدن میداند که دو یا سه سال اول ازدواج اغلب با ناسازگاری و نداشتن تفاهم همراه است. سال های اولیه برای تطبیق دادن خود با موقعیت ها است. اگر ازدواج و زندگی مشترک پابرجا بماند، اتحادی همیشگی شکل می گیرد و طرفین از لحاظ ذهنی و فکری به هم نزدیک می شوند. در چنین اوضاعی، ما بدون این که علت را درک کنیم، تأثیر را مشاهده می کنیم.
در حالی که دلایل دیگری نیز سهیم است، این دوره ی سازگاری و وفق دادن طی سال های اولیه ی زندگی مشترک صورت می گیرد، زیرا مواد شیمیایی در ذهن آرام و آهسته به نحوی هماهنگ با هم در می آمیزند. وقتی آنان نخستین بار با یکدیگر ملاقات می کنند، انرژی های ذهنی و روحیشان اغلب نه به طور کامل دوستانه است و نه خصمانه. آنان از طریق ارتباط مستمر با یکدیگر سازگار می شوند و به تدریج به هماهنگی و تعامل می رسند، به جز مواردی نادر که در آن خصومت واضح و بارز همچنان وجود دارد.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Lunika✧

Lunika✧

مدیر ارشد + مدیر تالار کپیست
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار
نویسنده فعال
نویسنده انجمن
طراح انجمن
کپیست انجمن
تایپیست انجمن
کاربر افتخاری انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-07
نوشته‌ها
3,912
لایک‌ها
14,126
امتیازها
113
محل سکونت
"درون پورتال آتش"
وب سایت
forums.taakroman.ir
کیف پول من
290,704
Points
6,011
سطح
  1. حرفه‌ای
این حقیقتی شناخته شده است که پس از ده تا پانزده سال زندگی مشترک، زن و مرد به یکدیگر به طور کامل خو می گیرند و وجودشان برای طرف مقابل امری ضروری و حیاتی می شود، اگرچه شاید دیگر شواهد بسیار کمی باشد که نشان از حالتی ذهنی به نام عشق داشته باشد. علاوه بر آن، این نوع ارتباط که همراه با مقاربت و روابط ج*نس*ی است، نه تنها نوعی پیوستگی طبیعی را بین دو ذهن گسترش می دهد، بلکه به واقع باعث می شود که آن دو از جنبه های بسیار و حتی از لحاظ حالت چهره نیز شباهت های بسیاری به یکدیگر پیدا کنند. هر تحلیل گری که در امر ماهیت انسان ماهر و کارآمد است، می تواند به سادگی در میان جمعی ناشناس فقط پس از معرفی شدن یک مرد، همسر او را تشخیص دهد. حالت نگاه، چهره و لحن کلام افرادی که مدت ها به عنوان زن و شوهر با هم در ارتباط بوده اند، تا حد زیادی مشابه یکدیگر می شود و قابل تشخیص
است.
هر سخنران باتجربه ای می تواند خیلی سریع به تعبیر و تفسیر اظهارات خود از سوی حاضران بپردازد و پی ببرد که آیا آنان حرف های او را پذیرفته اند یا خیر.
علت این امر، نیرومندی تأثیر شیمی ذهن انسان است. تنها یک سخنران ماهر می تواند تضاد ذهنی یکی از حاضران، در میان صدها فرد حاضر را به آسانی تشخیص دهد؛ چرا که یاد گرفته است چگونه این قبیل تأثیرات را حس کند.
علاوه بر آن، چنین سخنرانی حتی می تواند بدون دیدن آن فرد یا داشتن هر نوع ارتباط مستقیم و رو در رو چنین برداشت و تفسیری داشته باشد. فرد حاضر در جلسه ی سخنرانی نیز می تواند با بروز حس و حال خود باعث شود که سخنران سر ذوق آید و با انرژی مضاعفی سخن بگوید یا اینکه بی تفاوت و بی انرژی حرف بزند. چنین چیزی حتی می تواند بدون بیان کلمه یا جمله ای یا بدون مشخص بودن حالت چهره ی فرد حاضر در سالن صورت گیرد. نوعی انرژی که در ذهن و وجود شخص است، به سخنران منتقل می شود و او را تحت تأثیر قرار میدهد.
تمامی فروشندگان ماهر و مسلط، لحظه ی روانشناختی برای متقاعد کردن مشتری و فروش کالا را تشخیص میدهند؛ نه از طریق آنچه خریدار می گوید، بلکه به واسطه ی موقعیتی که بر اثر نقش شیمی ذهن است و به حس تعبیر می شود. واژه ها اغلب قصد و منظور اصلی را طور دیگری نشان میدهند، اما تعبیر و تفسیر صحیح شیمی ذهن دقیق تر است و احتمال صحیح تری را نشان میدهد.
هر فردی که کار فروشندگی را تجربه کرده باشد، می داند که بیشتر خریداران عادت دارند بیشتر تحت تأثیر رویکرد های ذهنی منفی قرار گیرند.
کد:
‌
این حقیقتی شناخته شده است که پس از ده تا پانزده سال زندگی مشترک، زن و مرد به یکدیگر به طور کامل خو می گیرند و وجودشان برای طرف مقابل امری ضروری و حیاتی می شود، اگرچه شاید دیگر شواهد بسیار کمی باشد که نشان از حالتی ذهنی به نام عشق داشته باشد. علاوه بر آن، این نوع ارتباط که همراه با مقاربت و روابط ج*نس*ی است، نه تنها نوعی پیوستگی طبیعی را بین دو ذهن گسترش می دهد، بلکه به واقع باعث می شود که آن دو از جنبه های بسیار و حتی از لحاظ حالت چهره نیز شباهت های بسیاری به یکدیگر پیدا کنند. هر تحلیل گری که در امر ماهیت انسان ماهر و کارآمد است، می تواند به سادگی در میان جمعی ناشناس فقط پس از معرفی شدن یک مرد، همسر او را تشخیص دهد. حالت نگاه، چهره و لحن کلام افرادی که مدت ها به عنوان زن و شوهر با هم در ارتباط بوده اند، تا حد زیادی مشابه یکدیگر می شود و قابل تشخیص 
است.
هر سخنران باتجربه ای می تواند خیلی سریع به تعبیر و تفسیر اظهارات خود از سوی حاضران بپردازد و پی ببرد که آیا آنان حرف های او را پذیرفته اند یا خیر. 
علت این امر، نیرومندی تأثیر شیمی ذهن انسان است. تنها یک سخنران ماهر می تواند تضاد ذهنی یکی از حاضران، در میان صدها فرد حاضر را به آسانی تشخیص دهد؛ چرا که یاد گرفته است چگونه این قبیل تأثیرات را حس کند. 
علاوه بر آن، چنین سخنرانی حتی می تواند بدون دیدن آن فرد یا داشتن هر نوع ارتباط مستقیم و رو در رو چنین برداشت و تفسیری داشته باشد. فرد حاضر در جلسه ی سخنرانی نیز می تواند با بروز حس و حال خود باعث شود که سخنران سر ذوق آید و با انرژی مضاعفی سخن بگوید یا اینکه بی تفاوت و بی انرژی حرف بزند. چنین چیزی حتی می تواند بدون بیان کلمه یا جمله ای یا بدون مشخص بودن حالت چهره ی فرد حاضر در سالن صورت گیرد. نوعی انرژی که در ذهن و وجود شخص است، به سخنران منتقل می شود و او را تحت تأثیر قرار میدهد.
تمامی فروشندگان ماهر و مسلط، لحظه ی روانشناختی برای متقاعد کردن مشتری و فروش کالا را تشخیص میدهند؛ نه از طریق آنچه خریدار می گوید، بلکه به واسطه ی موقعیتی که بر اثر نقش شیمی ذهن است و به حس تعبیر می شود. واژه ها اغلب قصد و منظور اصلی را طور دیگری نشان میدهند، اما تعبیر و تفسیر صحیح شیمی ذهن دقیق تر است و احتمال صحیح تری را نشان میدهد. 
هر فردی که کار فروشندگی را تجربه کرده باشد، می داند که بیشتر خریداران عادت دارند بیشتر تحت تأثیر رویکرد های ذهنی منفی قرار گیرند.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Lunika✧

Lunika✧

مدیر ارشد + مدیر تالار کپیست
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار
نویسنده فعال
نویسنده انجمن
طراح انجمن
کپیست انجمن
تایپیست انجمن
کاربر افتخاری انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-07
نوشته‌ها
3,912
لایک‌ها
14,126
امتیازها
113
محل سکونت
"درون پورتال آتش"
وب سایت
forums.taakroman.ir
کیف پول من
290,704
Points
6,011
سطح
  1. حرفه‌ای
هر وکیل ماهری «حس ششم» خود را تقویت می کند تا از طریق آن پی ببرد که شاهد زیرک و باهوش دروغ می گوید یا خیر. درواقع، چنین وکیلی از طریق شیمی ذهن به درستی تعبیر و تفسیر می کند که در ذهن شاهد چه می گذرد و چه افکاری جریان دارد. بسیاری از وکلا بدون دانستن منشأ واقعی اش، این قابلیت و مهارت را در خود بسط و گسترش داده اند. آنان تکنیکی دارند که در این کار کمکشان می کند، اما درک علمی دقیق و درستی در خصوص منشأ آن ندارند و نمی دانند که بر چه اساس است. بسیاری از فروشندگان نیز اوضاع مشابهی دارند.
فردی که هنر تفسیر صحیح شیمی ذهن های دیگران را دارد، ممکن است به طور مجازی، جلوی در خانه ای مجلل و بزرگ از ذهنی معین قدم بزند. او شاید با آسودگی خاطر و سر فرصت به بررسی نمای کلی ساختمان ذهن بپردازد و به تمام جزئیات آن توجه کند. سپس پا به حیاط آن بگذارد و تصویری کلی از نمای داخلی ساختمان را نیز در ذهنش مجسم کند و سرگرم آن شود. این در حالی است که مالک حتی نمیداند ملکش باعث سرگرمی یک بازدید کننده شده است.
در بخش «تفکر دقیق» مشاهده می کنید که چطور می توان استفادهای کاربردی و مؤثر از این اصل کرد (با رجوع به اصل شیمی ذهن).
این اصل شیمی ذهن است. ما با کمک مشاهدات و تجربیات هر روزه ی خود خواننده ی کتاب ثابت کرده ایم در لحظه ای که در ذهن به یکدیگر بسیار نزدیک می شوند، تغییر ذهنی چشمگیری در هر دو رخ میدهد. گاهی اوقات این تغییر در جهت منفی و خصمانه است و در بقیه ی مواقع در جهت مثبت و دوستانه. هر ذهنی خصیصه ای دارد که به اصطلاح «میدان الکتریکی» نامیده می شود. ماهیت این میدان متغیر است و به وضعیت و حالت ذهنی فرد و ماهیت شیمی ذهنش بستگی دارد که باعث ایجاد میدان الکتریکی می شود. من به عنوان نویسنده ی این کتاب معتقدم که وضعیت معمول یا طبیعی شیمی ذهن هر کسی هم نتیجه ی وراثت جسمی و هم ماهیت افکاری است که بر ذهن غلبه و تسلط داشته است.
کد:
‌
هر وکیل ماهری «حس ششم» خود را تقویت می کند تا از طریق آن پی ببرد که شاهد زیرک و باهوش دروغ می گوید یا خیر. درواقع، چنین وکیلی از طریق شیمی ذهن به درستی تعبیر و تفسیر می کند که در ذهن شاهد چه می گذرد و چه افکاری جریان دارد. بسیاری از وکلا بدون دانستن منشأ واقعی اش، این قابلیت و مهارت را در خود بسط و گسترش داده اند. آنان تکنیکی دارند که در این کار کمکشان می کند، اما درک علمی دقیق و درستی در خصوص منشأ آن ندارند و نمی دانند که بر چه اساس است. بسیاری از فروشندگان نیز اوضاع مشابهی دارند.
فردی که هنر تفسیر صحیح شیمی ذهن های دیگران را دارد، ممکن است به طور مجازی، جلوی در خانه ای مجلل و بزرگ از ذهنی معین قدم بزند. او شاید با آسودگی خاطر و سر فرصت به بررسی نمای کلی ساختمان ذهن بپردازد و به تمام جزئیات آن توجه کند. سپس پا به حیاط آن بگذارد و تصویری کلی از نمای داخلی ساختمان را نیز در ذهنش مجسم کند و سرگرم آن شود. این در حالی است که مالک حتی نمیداند ملکش باعث سرگرمی یک بازدید کننده شده است. 
در بخش «تفکر دقیق» مشاهده می کنید که چطور می توان استفادهای کاربردی و مؤثر از این اصل کرد (با رجوع به اصل شیمی ذهن). 
این اصل شیمی ذهن است. ما با کمک مشاهدات و تجربیات هر روزه ی خود خواننده ی کتاب ثابت کرده ایم در لحظه ای که در ذهن به یکدیگر بسیار نزدیک می شوند، تغییر ذهنی چشمگیری در هر دو رخ میدهد. گاهی اوقات این تغییر در جهت منفی و خصمانه است و در بقیه ی مواقع در جهت مثبت و دوستانه. هر ذهنی خصیصه ای دارد که به اصطلاح «میدان الکتریکی» نامیده می شود. ماهیت این میدان متغیر است و به وضعیت و حالت ذهنی فرد و ماهیت شیمی ذهنش بستگی دارد که باعث ایجاد میدان الکتریکی می شود. من به عنوان نویسنده ی این کتاب معتقدم که وضعیت معمول یا طبیعی شیمی ذهن هر کسی هم نتیجه ی وراثت جسمی و هم ماهیت افکاری است که بر ذهن غلبه و تسلط داشته است.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Lunika✧

Lunika✧

مدیر ارشد + مدیر تالار کپیست
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار
نویسنده فعال
نویسنده انجمن
طراح انجمن
کپیست انجمن
تایپیست انجمن
کاربر افتخاری انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-07
نوشته‌ها
3,912
لایک‌ها
14,126
امتیازها
113
محل سکونت
"درون پورتال آتش"
وب سایت
forums.taakroman.ir
کیف پول من
290,704
Points
6,011
سطح
  1. حرفه‌ای
هر ذهنی به طور مستمر و مداوم در حال تغییر است، تا حدی که فلسفه ی فردی و عادت های عمومی افکار باعث تغییر شیمی ذهن فرد می شود. من معتقدم که این اصول صحیح است. اینکه هر فردی می تواند به طور اختیاری شیمی ذهن خود را تغییر دهد؛ تا افراد را به خود جذب یا از خود دفع کند. به بیان دیگر، فرض بر این است که هر شخصی یک رویکرد ذهنی دارد که باعث جذب دیگران یا دفع و بیزاری آنان می شود و این امر بدون کمک واژه ها یا حالت چهره یا دیگر حرکات بدنی و یا طرز رفتار صورت می گیرد.
اکنون به تعریف ذهن مرکب بر می گردیم؛ ذهنی که به واسطه ی آمیختگی و هماهنگی دو یا بیش از دو ذهن و در سایه ی یک دلی کامل رشد می کند.
هماهنگی و یک دلی کامل، اهمیت زیادی در این خصوص دارد. تا زمانی که عنصر هماهنگی و یک دلی کامل وجود نداشته باشد، در ذهن با هم در نمی آمیزند و به سازگاری و اتحاد نمی رسند. در هماهنگی کامل است که راز و رمز موفقیت یا شکست نهفته است. موفقیت و شکست تمامی مشارکت های تجاری و کارهای اجتماعی نیز به آن بستگی دارد.
هر مدیر فروش، فرمانده نظامی و رهبر در تمامی عرصه های زندگی، ضرورت هماهنگی و درک متقابل برای رسیدن به موفقیت را درک می کند. این روحیه ی هماهنگی و یک دلی برای نیل به هدف لازم است و از طریق نظم و انضباط، خواه اختیاری و خواه اجباری حاصل می شود. ماهیت این نظم و انضباط باید چنان باشد که ذهن افراد به صورت ذهن مرکب درآید، به این معنا که شیمی ذهن افراد طوری تغییر کند و اصلاح شود که این ذهنها با هم درآمیزد و همچون ذهنی واحد و منسجم عمل کند.
روش هایی که از طریق آن، فرآیند «در آمیختگی» رخ می دهد، بسیار زیاد است و به اندازه ی فرآیندهای مشغول شدن افراد در کارهای اجتماعی یا راهبری است. هر پیشگام و رهبری روش خاص خود را برای ایجاد هماهنگی و یک دلی بین ذهن‌های پیروانش دارد. یکی از زور و اجبار بهره می برد و دیگری از روش متقاعد سازی. یکی افراد را از مجازات می ترساند و دیگری بشارت و امید پاداش میدهد. هر یک به نوعی این کار را می کند تا ذهن افراد گروهی خاص و مشخص را به سوی یک‌پارچه و متحد شدن پیش ببرد و درآمیزد. اگر در نهایت ذهن های افراد در قالب یک ذهن واحد و هماهنگ درآید، موفقیت بزرگی حاصل می شود.
کد:
‌
هر ذهنی به طور مستمر و مداوم در حال تغییر است، تا حدی که فلسفه ی فردی و عادت های عمومی افکار باعث تغییر شیمی ذهن فرد می شود. من معتقدم که این اصول صحیح است. اینکه هر فردی می تواند به طور اختیاری شیمی ذهن خود را تغییر دهد؛ تا افراد را به خود جذب یا از خود دفع کند. به بیان دیگر، فرض بر این است که هر شخصی یک رویکرد ذهنی دارد که باعث جذب دیگران یا دفع و بیزاری آنان می شود و این امر بدون کمک واژه ها یا حالت چهره یا دیگر حرکات بدنی و یا طرز رفتار صورت می گیرد.
اکنون به تعریف ذهن مرکب بر می گردیم؛ ذهنی که به واسطه ی آمیختگی و هماهنگی دو یا بیش از دو ذهن و در سایه ی یک دلی کامل رشد می کند. 
هماهنگی و یک دلی کامل، اهمیت زیادی در این خصوص دارد. تا زمانی که عنصر هماهنگی و یک دلی کامل وجود نداشته باشد، در ذهن با هم در نمی آمیزند و به سازگاری و اتحاد نمی رسند. در هماهنگی کامل است که راز و رمز موفقیت یا شکست نهفته است. موفقیت و شکست تمامی مشارکت های تجاری و کارهای اجتماعی نیز به آن بستگی دارد.
هر مدیر فروش، فرمانده نظامی و رهبر در تمامی عرصه های زندگی، ضرورت هماهنگی و درک متقابل برای رسیدن به موفقیت را درک می کند. این روحیه ی هماهنگی و یک دلی برای نیل به هدف لازم است و از طریق نظم و انضباط، خواه اختیاری و خواه اجباری حاصل می شود. ماهیت این نظم و انضباط باید چنان باشد که ذهن افراد به صورت ذهن مرکب درآید، به این معنا که شیمی ذهن افراد طوری تغییر کند و اصلاح شود که این ذهنها با هم درآمیزد و همچون ذهنی واحد و منسجم عمل کند. 
روش هایی که از طریق آن، فرآیند «در آمیختگی» رخ می دهد، بسیار زیاد است و به اندازه ی فرآیندهای مشغول شدن افراد در کارهای اجتماعی یا راهبری است. هر پیشگام و رهبری روش خاص خود را برای ایجاد هماهنگی و یک دلی بین ذهن‌های پیروانش دارد. یکی از زور و اجبار بهره می برد و دیگری از روش متقاعد سازی. یکی افراد را از مجازات می ترساند و دیگری بشارت و امید پاداش میدهد. هر یک به نوعی این کار را می کند تا ذهن افراد گروهی خاص و مشخص را به سوی یک‌پارچه و متحد شدن پیش ببرد و درآمیزد. اگر در نهایت ذهن های افراد در قالب یک ذهن واحد و هماهنگ درآید، موفقیت بزرگی حاصل می شود.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Lunika✧

Lunika✧

مدیر ارشد + مدیر تالار کپیست
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار
نویسنده فعال
نویسنده انجمن
طراح انجمن
کپیست انجمن
تایپیست انجمن
کاربر افتخاری انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-07
نوشته‌ها
3,912
لایک‌ها
14,126
امتیازها
113
محل سکونت
"درون پورتال آتش"
وب سایت
forums.taakroman.ir
کیف پول من
290,704
Points
6,011
سطح
  1. حرفه‌ای
اما به نظر می رسد که طبیعت چنین شیمی ذهن مطلوبی را برای رهبران بزرگ جهان فراهم کرده و تدارک دیده است. این شیمی ذهن همچون هسته ای مرکزی دیگر ذهنها را به خود جذب می کند. «ناپلئون بناپارت» نمونه ی مردی بود که ذهنی آهن ربایی داشت و می توانست تمامی ذهن های مرتبط با خود را جذب خویش کند. سربازان حتی تا حد مرگ هم از او حرف شنوی داشتند و تبعیت می کردند، زیرا او شخصیت و ماهیتی جذب کننده و مقتدر داشت. و آن شخصیت خاص چیزی بیشتر یا کمتر از شیمی ذهن او نبود.
اگر دید فردی نسبت به گروهی بسیار منفی باشد و باعث دوری یا بیزاری دیگران شود، مانع در آمیختن ذهن ها و ایجاد ذهن مرکب میشود. در مفهومی که از ذهن مرکب داشتیم، ذهن های مثبت و منفی با هم در نمی آمیزند. فقدان دانش و آگاهی درباره ی این واقعیت، باعث شده است که بسیاری از رهبران و پیشگامان به موفقیت نرسند.
هر رهبری که اصل شیمی ذهن را درک می کند، اذهان گروه را با هم در می آمیزد و یک دلی ایجاد می کند تا ذهنی یک‌پارچه ایجاد شود. سازمان های موفق فروش بیمه ی عمر و دیگر نیروهای فروش با قصد یک‌پارچه کردن ذهن افراد در قالب ذهن مرکب، هر چند وقت یک بار - هفته ای یکبار - قرار ملاقات می گذارند. هرچند که رهبران چنین گروه هایی شاید پی نبرند در آن جلسات به راستی چه اتفاق خاص تری برای اعضای گروه رخ می دهد. طی این جلسات، ذهن های افراد مدام در حال شارژ و تعامل با یکدیگر است.
کد:
‌
اما به نظر می رسد که طبیعت چنین شیمی ذهن مطلوبی را برای رهبران بزرگ جهان فراهم کرده و تدارک دیده است. این شیمی ذهن همچون هسته ای مرکزی دیگر ذهنها را به خود جذب می کند. «ناپلئون بناپارت» نمونه ی مردی بود که ذهنی آهن ربایی داشت و می توانست تمامی ذهن های مرتبط با خود را جذب خویش کند. سربازان حتی تا حد مرگ هم از او حرف شنوی داشتند و تبعیت می کردند، زیرا او شخصیت و ماهیتی جذب کننده و مقتدر داشت. و آن شخصیت خاص چیزی بیشتر یا کمتر از شیمی ذهن او نبود.
اگر دید فردی نسبت به گروهی بسیار منفی باشد و باعث دوری یا بیزاری دیگران شود، مانع در آمیختن ذهن ها و ایجاد ذهن مرکب میشود. در مفهومی که از ذهن مرکب داشتیم، ذهن های مثبت و منفی با هم در نمی آمیزند. فقدان دانش و آگاهی درباره ی این واقعیت، باعث شده است که بسیاری از رهبران و پیشگامان به موفقیت نرسند.
هر رهبری که اصل شیمی ذهن را درک می کند، اذهان گروه را با هم در می آمیزد و یک دلی ایجاد می کند تا ذهنی یک‌پارچه ایجاد شود. سازمان های موفق فروش بیمه ی عمر و دیگر نیروهای فروش با قصد یک‌پارچه کردن ذهن افراد در قالب ذهن مرکب، هر چند وقت یک بار - هفته ای یکبار - قرار ملاقات می گذارند. هرچند که رهبران چنین گروه هایی شاید پی نبرند در آن جلسات به راستی چه اتفاق خاص تری برای اعضای گروه رخ می دهد. طی این جلسات، ذهن های افراد مدام در حال شارژ و تعامل با یکدیگر است.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Lunika✧
بالا