درحال ترجمه ترجمه اشتباه فاحش از فاطمه وحدانی_شاهکار

ساعت تک رمان

فاطمه وحدانی_شاهکار

کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
مترجم آزمایشی
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-24
نوشته‌ها
24
لایک‌ها
99
امتیازها
13
محل سکونت
قم
کیف پول من
5,915
Points
28
اشتباه فاحش
نویسنده: کریستین پوپ
مترجم: فاطمه وحدانی_شاهکار
نویسنده پرفروش امروز امریکا کریستین پوپ است
کتاب جادوگری برای اجاره1
خلاصه:
پس از اتمام ترجمه قرار میگیرد
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

آخرین ویرایش توسط مدیر:
امضا : فاطمه وحدانی_شاهکار

ساچلی

مدیر تالار ترجمه + مدیر آزمایشی تالار ادبیات
پرسنل مدیریت
مدیر تالار
مترجم انجمن
ادیتور انجمن
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
کپیست آزمایشی
تاریخ ثبت‌نام
2023-06-17
نوشته‌ها
228
لایک‌ها
524
امتیازها
63
کیف پول من
35,957
Points
343
%D8%AA%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D8%AF_%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87_v8ye.png


مترجم عزیز قبل از ارسال ترجمه‌ی خود به قوانین تالار ترجمه توجه کنید:

پس از گذشت 15 پست می‌بایست برای تعیین سطح ترجمه‌ی خود درخواست پیشوند دهید:

همچنین با گذشت 15 پست برای اثر خود در تاپیک زیر می‌توانید درخواست جلد دهید:

درصورت وجود هرگونه ابهام یا مشکل به نمایه مدیریت ترجمه مراجعه کنید.

مدیری تالار ترجمه تک رمان
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : ساچلی

فاطمه وحدانی_شاهکار

کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
مترجم آزمایشی
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-24
نوشته‌ها
24
لایک‌ها
99
امتیازها
13
محل سکونت
قم
کیف پول من
5,915
Points
28
اشتباه فاحش
نویسنده: کریستین پوپ
مترجم: فاطمه وحدانی_شاهکار
نویسنده پرفروش امروز امریکا کریستین پوپ است
کتاب جادوگری برای اجاره1

این یک اثر داستانی است. نام‌ها، شخصیت‌ها، مکان‌ها و حوادث یا محصول نویسنده است
تخیل یا به صورت ساختگی استفاده می شود. هرگونه شباهت به رویدادها، مکان‌ها، سازمان‌ها یا افراد واقعی،
زنده یا مرده، کاملاً تصادفی است.
اشتباه فاحش
حق چاپ © 2021 توسط کریستین پوپ
منتشر شده توسط دارک ولنتین پرس
طراحی جلد توسط لو هارپر
قالب‌بندی کتاب الکترونیکی توسط ایندیا نویسنده تاسیسات
تمامی حقوق محفوظ است. هیچ بخشی از این کتاب را نمی توان به هیچ شکلی یا با هر گونه الکترونیکی یا مکانیکی تکثیر کرد
ابزارها، از جمله سیستم های ذخیره سازی و بازیابی اطلاعات - به جز در مورد نقل قول های کوتاه
در مقالات یا نقدهای انتقادی گنجانده شده است - بدون اجازه کتبی از ناشر آن، دارک ولنتین حق چاپ و نشر ندارید
مطبوعات.
هیچ یک از نسخه های جدید کریستین را از دست ندهید - همین امروز در خبرنامه او ثبت نام کنید!

فهرست

1. چاله ها و جسم آویخته
2.خرید آنلاین
3.گربه ها و نفرین ها
4.شب افتتاحیه
5.شانس لوسین
6.تحت ظن
7.ماجراهای رودخانه
8.چای و همدردی
9.مدال ها و تفکرات
10.روی توپ
11.پرسش و پاسخ
12.حدس بزنید چه کسی برای شام می آید
13.دست سرنوشت
14.سنگ ها و ارواح
15.طلسم ها و داستان ها
16.روابط خانوادگی
رسانه اجتماعی اسنیک پیک
فصل 1
یادداشت نویسنده
همچنین توسط کریستین پوپ
درباره نویسنده
چپتر_1
پارت_1

‌ (1.چاله ها و جسم آویخته)
میزی هاسکین*، صاحب شهرک کریسنت*، صاحب فروشگاه جادویی مورد علاقه من، روی پیشخوان خم شد همانطور که من شروع کردم به در آوردن کارت ویزای بدهی کردم او شروع به گفتن زمزمه ای توطئه آمیز کرد:( شایعه ای در خیابان است که لوسین دیاموند* به دنبال شما می آید.) با اینکه به طور کلی تمام تلاش خود را برای حفظ کردن نگرش مهم نیست چه مشکلی ممکن است سر راه من باشد کردم، سخنان او همچنان که باعث تشدید نگرانی من میشود؛ اما من موفق شدم لبخند بزنم، حتی وقتی که من تلاش کردم با گفتن به خودم که میزی احتمالاً درمورد این چیز ها اغراق میکند خود را آرام کنم بازهم من عاشق میزی هستم! اون خیلی صمیمی و راحت است. مادربزرگ چیزی که هرگز من نداشتم، اما پسر اون عاشق تجارت داستان بود*. بیشتر زمان ها کم هم اینکار را میکردم*؛ زیرا چت کردن با میزی یکی از بهترین راه هایی بود برای در ارتباط ماندن با او موجب شنیدن هرانچه ممکن است در گروه های جادوگری مختلف محلی! حتی در این عصر ارتباطات شایعات تمایل داشتند در اینترنت خاموش بمانند زمانی که سخن از جامعه غیر مسیحی ال ای* می آمد. بیشترین چیزی که هر کدام از ما می خواستیم این بود که بدهیم مقداری مهمات برای دنیوی های اکا، کسانی بودند که به هر نوع از جادویی اعتقاد نداشتند.
هرچند، داستانی که او به تازگی تعریف کرده بود، داستانی بود که من نمی خواستم بشنوم! چندین متخصص که حمایت می کردند از جنبه های لوسین دیاموند از صح*نه ناپدید شدند. شایعه ای بود که آنها به سادگی تصمیم گرفتند به نقل مکان، زمزه های ترسناکی نشان می دهد که ممکن است لوسین به فکر دیگری بیفتد،راه حل دائمی برای مشکلاتش.
تمام تلاشم را کردم تا ار اظهار نظر میزی چشم پوشی کنم، به آرامی گفتم:( او احتمالا همینطور است که از اینکه برای او را برای قرار دیگری رد کردم عصبانی شده است.) سپس کارت بدهی من را تحویل داد و گفت:( مرد نمی تواند جواب نه را قبول کند.)
که قطعاً اغراق آمیز نبود سخنش، لوسین دیاموند رهبر گلانگ* بود؛ انجمن بزرگ ساحران لس آنجلس بود و او در گروه هایی مانند رولینگ استونز* در یک تور جهانی در دهه 60 جذب کرد. البته نه اینکه من در ان اطراف شاهد آن نوع شیطنت ها بودم؛ اما با اینحال شاهد بودم!
چند داستان بخوانید:
علی رغم اینکه لوسین قبلا گروهی ار آن زنان را به صورت برده ای فداکار دارد، از ان به عنوان حرمسرایش یاد می کردم. او همیشه در پی شکار گشتن برای گوشت تازه بود*. متاسفانه مدتی پیش او به این نتیجه رسیده بود که من از آن نوع گوشت هستم، او می خواست مرا!
میزی سرش را تکان می دهد و می گوید:( سلنا*، این چیزی نیست که تو از آن چشم پوشی کنی. مردم میگویند که او می خواهد شما را به هر وسیله ای که لازم است بدست آورد.)
باز هم، مجبور شدم با موجی از ناراحتی مقابله کنم؛ زمزمه ای شنیدم چند هفته پیش شایعاتی در همین راستا وجود داشت، اما اولین بار بود که هر کس بیرون آمده بود به من فاش کرده و گفته بود که ممکن است واقعاً در خطر باشم!
که ممکن است لوسین تصمیم گرفته باشد که زمان ان رسیده است از شر سنگریزه دردسرساز درون کفشش خلاص شود.
به میزی برای انجام کار سخن اعتماد کنید. از انجایی که او واقعا یک متخصص نبود به جز برای سرگرمی خودش او از رهبر گلانگ و گروه پادواش عبور نکرده است.

از سوی دیگر من یک ( جادوگر*) بودم، عبارتی که برای توصیف یک متخصص که به تنهایی کار می کند که روش خاص خود را برای نزدیک شدن به آن داشت ، هنر های محرمانه ای که توانایی مرا به سرعت به وجود اورد گفته می شود و اساسا به خاطر اینکه من خودم تمرین کرده بودم، ابتدا کتاب هایی که از کتابخانه گرفتم و آنلاین سفارش دادم،
سپس بعداً توسط تماشای ویدئو های یوتیوب برای کمک به پر کردن نقص هایم. من چیز خاصی را دنبال نکردم، فقط تمرین کردم! اما از بین رشته های مختلف انتخاب مناسب با استعداد های خاص خودم کردم! بیشتر مردن تمایل داشتند فکر کنند که من یک متخصص ویکان* هستم اما من واقعاً اینطور نبودم. اگرچه در صورت نیاز خدایان خاص سلتیک* را صدا زدم مثل سریدان* و بریگاید*.
 Mszzey Hoskins
 Crescent City
 Lucien Dumonf
 منظر ازین جمله غییبت و خبرچینی کردن است
 منظور از این جمله یعنی من هم بیشتر زمان غیبت می کردم
 L.A Pagan Community
 GLANG
 Rolling Stones
 منظور از این جمله یعنی بین زنان خواهان زیادی داشت و برای همین اطرافش پر از دختر که حرمسرای او میگفت و اینکه این شخص هم یکی از ان زنانی بود که میخواست به حرمسرایش اضافه کند.
 Selena

 Hedgewitch که معنای اش جادوگر میشود و نوعی اسم است که زیا نبود بنویسم هجیچ گفته میشد که برای نوشتن زیبا نبود

 Wiccan
 Celtic deities برای اگاهی بیشتر در سایت گوگل جستجو کنید به خاطر تعریف طولانی اش قادر به گذاشتن نبودم
 Cerridwen
 Brigid
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : فاطمه وحدانی_شاهکار
بالا