امشب یه نویسنده تازه وارد ولی خوشبرخورد مهمون ماست امیدوارم بتونیم یه مصاحبه خفن و نفسگیری رو باهم داشته باشیم(حالا الکی:/ من هدفم فقط فضولیه)
خب میریم سر اصل مطلب دعوت میکنم از سرکار خانوم سارینااا الماسییی از (..نمیدونم..)
آقا کات از اول!!!!
(سه... دو... یک حرکت!) بله دعوت میکنم اززززز سارینا الماسی (نهههه سرکار خانومشو نگفتم )
(برداشت آخر!) دعوت میکنم از سرکار خانوم سارینا الماسی
که روی صح*نه تشریف بیارن!
(فشفشه... تشویق... سوت...فشفشه...موزیک...کل)
۱. اگر میشه یک بیوگرافی از خودتون بگید تا خواننده ها بیشتر باهاتون آشنا بشن؟
سلام عزیزم، بله حتما
سارینا الماسی هستم 16 سالمه و رشتم هم تجربیه.
۲. چی شد که اینجا رو انتخاب کردید؟
من از 12 سالگی دنبال نوشتن بودم و به تموم انجمنا سر میزدم. یه روز به تک رمان هم سر زدم و با دیدن فضای دوستانهی انجمن موندگار شدم.
۳ کاری هم خلق کردید؟
خب یه رمان کامل شده دارم. به حدی سم بود که گ*ردنش نمیگیرم
و درحال حاضر رمان بانوی عدالت رو تایپ میکنم و ایدهی چند رمان دیگه هم توی ذهنم هست که چندوقت دیگه اقدام به نوشتنشون میکنم.
۴ چه حسی به نوشتههاتون دارید؟
خب معلومه که هر نویسندهای نوشتههاش رو دوست داره و ازش حمایت میکنه؛ اما به نظرم همیشه لازم داره بهتر بشه و باید بیشتر براش تلاش کنم.
۵ چقدر باهاشون خو گرفتید؟
راجب اون رمان اولی که گفتم اصلا نتونستم باهاش ارتباط بگیرم؛ چون شخصیتم با شخصیت اصلی رمان کاملا متفاوت بود.
اما در ر*اب*طه با رمان بانوی عدالت میتونم احساسات تکتک شخصیتها رو حس کنم و خودم رو به جای اونها بذارم و درکشون کنم.
۶ تاحالا به سرتون خورده که یهو بزنید زیر هرچه زحمتی که برای نوشته یا... کشیدید؟ (تعریف کنید)
خیلی پیش اومده
یادمه رمانی رو کامل کرده بودم و میخواستم فایلش رو برای مونا بفرستم که رفتم دیدم افسرده شده بودم حذفش کردم:/
۷ حس میکنی چه استعداد نشکفتهایی دارید؟
نشکفته که نه؛ ولی داخل دوبله استعداد داشتم و دنبالش نرفتم.
۸ میتونی خودت رو توی یک جمله توصیف کنی؟
شخصیت احساسی و باپشتکاری دارم.
۹ بین افراد انجمن (چه اونایی که هستن و چه اونایی که رفتن) فکر میکنی کدومشون تورو از همه بیشتر میشناسه؟
از اونجایی که خیلی از زمانی که عضو انجمن شدم نمیگذره، میشه گفت هیچکس؛ اما فکر میکنم Lunika✧@ و MINERVA@ شناخت بیشتری نسبت بهم داشته باشن.
۱۰ فکر میکنی بچههای انجمن چه تصور غلطی از تو دارن؟
همیشه بر این باورم که داخل ذهن بقیه نیستم و نمیتونم راجب احساسی که دارن قضاوتشون کنم؛ اما همیشه احساس کم و ناکافی بودن میکنم.
۱۱ سه چیز مهم تو زندگیات چیه؟
در درجهی اول خودم بعد خانواده و بعد هم دوستام.
شاید حرف کلیشهای و تکراریای باشه؛ اما به نظرم مهمتر از این سهتا نیست.
۱۲ توی نوشتن از قانون خاصی پیروی میکنی؟ (اگر امکانش هست بگو)
نه، راستش هرچی که به ذهنم بیاد رو مینویسم؛ اما سعی دارم دور از کلیشه باشه.
۱۳ چیشد که یهو جرقه نوشتن توی ذهنت اومد؟
یه اکیپ داشتیم که استعدادهای همه رو بچهها کشف میکردن. یکیشون گفت فکر میکنه داخل نوشتن استعداد دارم. من هم اون زمان فن فیکشن مینوشتم. یه روز یه نفر خواست داستان زندگیش رو بنویسم و این شد که من استارت نوشتن رو زدم.
۱۴ بهترین چیزی که از نویسندگی یاد گرفتی چیه؟
تازه این راه طولانی رو شروع کردم و هنوز هم هیچی بلد نیستم؛ اما زمانی که شخصیت رو داخل یک موقعیت قرار میدم سعی میکنم خودم رو جای اون شخصیت بذارم و اگه چنین مشکلی برای خودم پیش اومد داخل چاه نیوفتم.
۱۵ چه چیزی برای فعالیت کردن تو انجمن به تو انرژی می بخشه؟
اینکه روزی بتونم به نقطهی بالایی برسم.
۱۶ چه چیزی باعث میشه احساس کنی در نویسندگی موفق هستی؟
راستش هنوز به اون درجهای که بشه اسمش رو موفقیت گذاشت، نرسیدم؛ اما همین که چند نفر از رمان من خوششون بیاد برای من موفقیته.
۱۷ وقتی اولین بار نویسندگی رو شروع کردی(بیرون از اینجا یا اینجا) چه چیزی اول از همه باعث شگفتزدگیت شد؟
دوستام میخوندنش و ازش تعریف میکردن. همین باعث شد ادامه بدم.
۱۸ نظرت در مورد این مصاحبه؟
همه چیز عالی بود عزیزم. سوالات و مخصوصا مجری خوبش
۱۹ چیزی هست که بخوای بگی و من نپرسیده باشم؟
نه عزیزم
۲۰ حرف آخر؟
چه مصاحبهی طبیعیای شدحس کردم با مجری تلویزیون حرف میزنم:/
دلم میخواد به اونایی که هنوز نوشتن رو شروع نکردن چون میترسن اثرشون موفق نشه یا بقیه تزش ناراضی باشن بگم که وقتی من شروع کردم همهی شما میتونین.
با آرزوی سلامتی برای همه، خدانگهدار
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
مرسی از حضورتون خانوم الماسی .Sarina. امیدوارم شوخی هایی که کردم رو به دل نگیرید. قصدم مزاح بود
مشاعره با اسم میوه
16/
یه تبلیغمون نشه؟
و شما دوستان و خوانندگان این مصاحبه میتوانید با وارد شدن در لینک فوق، آماده مصاحبه با سوالات شخصی سازی شده باشید
پس معطل نکنید و با ارسال ۵۰ هزار تومان... (سیمم رو بکشید)
خب میریم سر اصل مطلب دعوت میکنم از سرکار خانوم سارینااا الماسییی از (..نمیدونم..)
آقا کات از اول!!!!
(سه... دو... یک حرکت!) بله دعوت میکنم اززززز سارینا الماسی (نهههه سرکار خانومشو نگفتم )
(برداشت آخر!) دعوت میکنم از سرکار خانوم سارینا الماسی
که روی صح*نه تشریف بیارن!
(فشفشه... تشویق... سوت...فشفشه...موزیک...کل)
۱. اگر میشه یک بیوگرافی از خودتون بگید تا خواننده ها بیشتر باهاتون آشنا بشن؟
سلام عزیزم، بله حتما
سارینا الماسی هستم 16 سالمه و رشتم هم تجربیه.
۲. چی شد که اینجا رو انتخاب کردید؟
من از 12 سالگی دنبال نوشتن بودم و به تموم انجمنا سر میزدم. یه روز به تک رمان هم سر زدم و با دیدن فضای دوستانهی انجمن موندگار شدم.
۳ کاری هم خلق کردید؟
خب یه رمان کامل شده دارم. به حدی سم بود که گ*ردنش نمیگیرم
و درحال حاضر رمان بانوی عدالت رو تایپ میکنم و ایدهی چند رمان دیگه هم توی ذهنم هست که چندوقت دیگه اقدام به نوشتنشون میکنم.
۴ چه حسی به نوشتههاتون دارید؟
خب معلومه که هر نویسندهای نوشتههاش رو دوست داره و ازش حمایت میکنه؛ اما به نظرم همیشه لازم داره بهتر بشه و باید بیشتر براش تلاش کنم.
۵ چقدر باهاشون خو گرفتید؟
راجب اون رمان اولی که گفتم اصلا نتونستم باهاش ارتباط بگیرم؛ چون شخصیتم با شخصیت اصلی رمان کاملا متفاوت بود.
اما در ر*اب*طه با رمان بانوی عدالت میتونم احساسات تکتک شخصیتها رو حس کنم و خودم رو به جای اونها بذارم و درکشون کنم.
۶ تاحالا به سرتون خورده که یهو بزنید زیر هرچه زحمتی که برای نوشته یا... کشیدید؟ (تعریف کنید)
خیلی پیش اومده
یادمه رمانی رو کامل کرده بودم و میخواستم فایلش رو برای مونا بفرستم که رفتم دیدم افسرده شده بودم حذفش کردم:/
۷ حس میکنی چه استعداد نشکفتهایی دارید؟
نشکفته که نه؛ ولی داخل دوبله استعداد داشتم و دنبالش نرفتم.
۸ میتونی خودت رو توی یک جمله توصیف کنی؟
شخصیت احساسی و باپشتکاری دارم.
۹ بین افراد انجمن (چه اونایی که هستن و چه اونایی که رفتن) فکر میکنی کدومشون تورو از همه بیشتر میشناسه؟
از اونجایی که خیلی از زمانی که عضو انجمن شدم نمیگذره، میشه گفت هیچکس؛ اما فکر میکنم Lunika✧@ و MINERVA@ شناخت بیشتری نسبت بهم داشته باشن.
۱۰ فکر میکنی بچههای انجمن چه تصور غلطی از تو دارن؟
همیشه بر این باورم که داخل ذهن بقیه نیستم و نمیتونم راجب احساسی که دارن قضاوتشون کنم؛ اما همیشه احساس کم و ناکافی بودن میکنم.
۱۱ سه چیز مهم تو زندگیات چیه؟
در درجهی اول خودم بعد خانواده و بعد هم دوستام.
شاید حرف کلیشهای و تکراریای باشه؛ اما به نظرم مهمتر از این سهتا نیست.
۱۲ توی نوشتن از قانون خاصی پیروی میکنی؟ (اگر امکانش هست بگو)
نه، راستش هرچی که به ذهنم بیاد رو مینویسم؛ اما سعی دارم دور از کلیشه باشه.
۱۳ چیشد که یهو جرقه نوشتن توی ذهنت اومد؟
یه اکیپ داشتیم که استعدادهای همه رو بچهها کشف میکردن. یکیشون گفت فکر میکنه داخل نوشتن استعداد دارم. من هم اون زمان فن فیکشن مینوشتم. یه روز یه نفر خواست داستان زندگیش رو بنویسم و این شد که من استارت نوشتن رو زدم.
۱۴ بهترین چیزی که از نویسندگی یاد گرفتی چیه؟
تازه این راه طولانی رو شروع کردم و هنوز هم هیچی بلد نیستم؛ اما زمانی که شخصیت رو داخل یک موقعیت قرار میدم سعی میکنم خودم رو جای اون شخصیت بذارم و اگه چنین مشکلی برای خودم پیش اومد داخل چاه نیوفتم.
۱۵ چه چیزی برای فعالیت کردن تو انجمن به تو انرژی می بخشه؟
اینکه روزی بتونم به نقطهی بالایی برسم.
۱۶ چه چیزی باعث میشه احساس کنی در نویسندگی موفق هستی؟
راستش هنوز به اون درجهای که بشه اسمش رو موفقیت گذاشت، نرسیدم؛ اما همین که چند نفر از رمان من خوششون بیاد برای من موفقیته.
۱۷ وقتی اولین بار نویسندگی رو شروع کردی(بیرون از اینجا یا اینجا) چه چیزی اول از همه باعث شگفتزدگیت شد؟
دوستام میخوندنش و ازش تعریف میکردن. همین باعث شد ادامه بدم.
۱۸ نظرت در مورد این مصاحبه؟
همه چیز عالی بود عزیزم. سوالات و مخصوصا مجری خوبش
۱۹ چیزی هست که بخوای بگی و من نپرسیده باشم؟
نه عزیزم
۲۰ حرف آخر؟
چه مصاحبهی طبیعیای شدحس کردم با مجری تلویزیون حرف میزنم:/
دلم میخواد به اونایی که هنوز نوشتن رو شروع نکردن چون میترسن اثرشون موفق نشه یا بقیه تزش ناراضی باشن بگم که وقتی من شروع کردم همهی شما میتونین.
با آرزوی سلامتی برای همه، خدانگهدار
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
مرسی از حضورتون خانوم الماسی .Sarina. امیدوارم شوخی هایی که کردم رو به دل نگیرید. قصدم مزاح بود
مشاعره با اسم میوه
16/
یه تبلیغمون نشه؟
و شما دوستان و خوانندگان این مصاحبه میتوانید با وارد شدن در لینک فوق، آماده مصاحبه با سوالات شخصی سازی شده باشید
پس معطل نکنید و با ارسال ۵۰ هزار تومان... (سیمم رو بکشید)