عنوان: دیلان
ژانر: عاشقانه
نویسنده: رها حمیدی
میگویند برای پروانه شدن، گذشتن از تنگنای پیلههای در هم تنیده شدهی زندگی لازم است.
تمام عشق، روزی نیمنگاهی بود که بلوار تاریک رسیدن به او را ریسه میبست. این روزها که آسمان دیلان پُر از ستارههای خاموش است؛ عشق برای بالهایی آمیخته با گناه، نیمنگاهی است که خسوف را کنایه میزند و باد با کینهای از نمیدانمها و رفتنها، طاقهای پنجره را به هم میکوبد؛ آری تمام عشق روزی نیمنگاهی بود که تمام هستی دخترانهای را نشانه رفته بود!
ابرها را باید گفت نبارند، گویا باران بیمهابای چشمانش هم مجابش نمیکنند. به راستی که او از خشکسالی قرنها و عاطفهها آمده است!
ژانر: عاشقانه
نویسنده: رها حمیدی
میگویند برای پروانه شدن، گذشتن از تنگنای پیلههای در هم تنیده شدهی زندگی لازم است.
تمام عشق، روزی نیمنگاهی بود که بلوار تاریک رسیدن به او را ریسه میبست. این روزها که آسمان دیلان پُر از ستارههای خاموش است؛ عشق برای بالهایی آمیخته با گناه، نیمنگاهی است که خسوف را کنایه میزند و باد با کینهای از نمیدانمها و رفتنها، طاقهای پنجره را به هم میکوبد؛ آری تمام عشق روزی نیمنگاهی بود که تمام هستی دخترانهای را نشانه رفته بود!
ابرها را باید گفت نبارند، گویا باران بیمهابای چشمانش هم مجابش نمیکنند. به راستی که او از خشکسالی قرنها و عاطفهها آمده است!
کد:
عنوان: دیلان
ژانر: عاشقانه
نویسنده: رها حمیدی
میگویند برای پروانه شدن، گذشتن از تنگنای پیلههای در هم تنیده شدهی زندگی لازم است.
تمام عشق، روزی نیمنگاهی بود که بلوار تاریک رسیدن به او را ریسه میبست. این روزها که آسمان دیلان پُر از ستارههای خاموش است؛ عشق برای بالهایی آمیخته با گناه، نیمنگاهی است که خسوف را کنایه میزند و باد با کینهای از نمیدانمها و رفتنها، طاقهای پنجره را به هم میکوبد؛ آری تمام عشق روزی نیمنگاهی بود که تمام هستی دخترانهای را نشانه رفته بود!
ابرها را باید گفت نبارند، گویا باران بیمهابای چشمانش هم مجابش نمیکنند. به راستی که او از خشکسالی قرنها و عاطفهها آمده است!
آخرین ویرایش: