• رمان ققنوس آتش به قلم مونا ژانر تخیلی، مافیایی/جنایی، اجتماعی، عاشقانه کلیک کنید
  • رمان عاشقانه و جنایی کاراکال به قلم حدیثه شهبازی کلیک کنید
  • خرید رمان عاشقانه، غمگین، معمایی دلداده به دلدار فریبا میم قاف کلیک کنید

طنز طنز بهلول و مرد شیاد

ساعت تک رمان

ملیکا توسلی

مدیر تالار سرگرمی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار
منتقد انجمن
کاربر VIP انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-08-21
نوشته‌ها
279
لایک‌ها
739
امتیازها
63
کیف پول من
27,617
Points
1,131
بهلول سکه طلائی در دست داشت و با آن بازی می‌نمود. شیادی چون شنیده بود بهلول دیوانه است جلو آمد و گفت: اگر این سکه را به من بدهی در عوض ده سکه را که به همین رنگ است به تو می‌دهم!
بهلول چون سکه‌های او را دید دانست که سکه‌های او از مس است و ارزشی ندارد؛ به آن مرد گفت: به یک شرط قبول می‌نمایم. اگر سه مرتبه مانند الاغ عرعر کنی.
شیاد قبول کرد و مانند خر عرعر نمود.
بهلول به او گفت: تو با این خریت فهمیدی سکه‌ای که در دست من است از طلاست چگونه من نفهمم که سکه‌های تو از مس است؟
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

امضا : ملیکا توسلی
بالا