سلام زهرا جون
خب!
عسلم
خیلی سوالتون درمورد فامیلیم بود که باید بگم یکی اط طایفههای بختیاری.
۱۷ سالمه . خوزستانیم و یه لر تبار بختیاری!
بچه اولم توی یه خانوادهی هفت نفره.
خلاصه پرجمعیتیم
توی روستا زندگی میکنم.
نویسندهام و قصد دارم پزشک بشم. چون هدف خانوادهامِ.
۱۴ سالم بود که نویسندگی رو شروع کردم. رمانی با اسم آرامش بودنت.
اوایل قصد نداشتم و حتی نمیدونستم چی به چیه و اصلا نویسندگی یعنی چی؟
ولی چون کنجکاو بودم تحقیق کردم و بعد به این نتیجه رسیدم که خودم رو محک بزنم.
توی این راه دوستام خیلی حمایتم کردن.
تقریبا نوشتنش یه سالی طول کشید.
ژانر طنز و عاشقانهای داره. یکم بچگونه داره البته نظر من اینه ولی خیلیها گفتن فوقالعادهاس! فکر کنم طبیعی باشه که این نظرم باشه.
بعد از به اتمام رسیدن رمان اول. نتونستم تخیلات تخیلات کنار بزنم. روی کار اومدن منم روی برگهای نوشتمشون.
دومی شد برگرد جبران میکنم.
ژانر عاشقانه درامی داره.
به پیشنهاد دوستام سعی کردم کوتاه باشه.
اما متاسفانه اونی که کوتاه باشه از نظر اونا از نظر من خلاصهاس که کلی از موضوع و جذابیت داستان کم میکنه.
این در برگرد جبران میکنم کاملاً مشهودِ
سعی کردم دیگه اینطور نباشه.
و این سه تای بعدی سه ماه یعنی هر دومین ماه نوشتنش طول کشید.
الان با اینکه خلاصهاس توی چک نویس الان خیلی سعی میکنم جبرانش کنم.
ارباب غیرتی که رمان چهارم هم که جدید ردی سایت قرار میگیره. ژانر عاشقانه طنزی داره
رمان پنجم که کوتاه هم بود و چاپ شده چهار راه اصلیِ لحن ادبی داره و از نظر خودم جذابِ.
امیدوارم بیوگرافی جامع و کامل داده باشم