Zahra jafarian
صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
فرشاد نظرآقایی در کتاب مخمصه وجود، نخستین مجلد از سری کتابهای جنون استعاری، شما را با بنیادیترین موضوعات فلسفی آشنا میکند. این اثر که فرم و قالبی داستانی دارد، روایتگر اولین مواجهات «اندیشه» و «هستی» شده و به این طریق فرایند پی بردن به جوهر وجودی و موانعی را که بر سر راه تفکر بشری وجود دارند، برایتان شرح میدهد. لحن ادبی و تاحدودی نثر پیچیدهی کتاب از مشخصههای بارز آن هستند.
دربارهی کتاب مخمصه وجود
از همان زمانی که فیلسوفان بزرگ یونان باستان، آموزههای غیرمنسجم و غیرعلمی پیشینیانشان را به صورتی منسجم و مدون آراستند و آن را بهعنوان نوعی علم در گسترهی دانش بشری معرفی کردند، فلسفه نیز قدم به دنیای علوم نهاد. در اینکه فلسفه بهعنوان یک دانش نظاممند در فضای آکادمیک تدریس میشود و در لابهلای صفحات کتابها به توسعهی دانش انسانها یاری میرساند شکی نیست اما به نظر میرسد قلمرو فلسفه بسیار فراتر از کلاسهای درس و قفسههای کتابخانه باشد. اگر با نگاهی کلیتر به ماهیت آن توجه کنیم میتوانیم این ادعا را داشته باشیم که فلسفه قرنها پیش از افلاطون و ارسطو پا به دنیای ما نهاده و برای اندیشیدن به روش فلسفی، نیازی نیست لزوماً فیلسوف باشیم. کافیست به دوران کودکی خود رجوع کنیم. بیراه نرفتهایم اگر ادعا کنیم هر کودکی که به این دنیا میآید، به محض برخوردار شدن از نعمت زبان، اندیشیدن فلسفی را آغاز میکند. آن هم نه به این خاطر که چیزی بر دانش بشری بیفزاید. صرفاً به این دلیل که قصد دارد دنیای ناشناختهی اطرافش را به همراه هستها و نیستهای آن بشناسد.
دربارهی کتاب مخمصه وجود
از همان زمانی که فیلسوفان بزرگ یونان باستان، آموزههای غیرمنسجم و غیرعلمی پیشینیانشان را به صورتی منسجم و مدون آراستند و آن را بهعنوان نوعی علم در گسترهی دانش بشری معرفی کردند، فلسفه نیز قدم به دنیای علوم نهاد. در اینکه فلسفه بهعنوان یک دانش نظاممند در فضای آکادمیک تدریس میشود و در لابهلای صفحات کتابها به توسعهی دانش انسانها یاری میرساند شکی نیست اما به نظر میرسد قلمرو فلسفه بسیار فراتر از کلاسهای درس و قفسههای کتابخانه باشد. اگر با نگاهی کلیتر به ماهیت آن توجه کنیم میتوانیم این ادعا را داشته باشیم که فلسفه قرنها پیش از افلاطون و ارسطو پا به دنیای ما نهاده و برای اندیشیدن به روش فلسفی، نیازی نیست لزوماً فیلسوف باشیم. کافیست به دوران کودکی خود رجوع کنیم. بیراه نرفتهایم اگر ادعا کنیم هر کودکی که به این دنیا میآید، به محض برخوردار شدن از نعمت زبان، اندیشیدن فلسفی را آغاز میکند. آن هم نه به این خاطر که چیزی بر دانش بشری بیفزاید. صرفاً به این دلیل که قصد دارد دنیای ناشناختهی اطرافش را به همراه هستها و نیستهای آن بشناسد.