معرفی کتاب کتاب با پیشوا تا ابد از هاینتس لینگه

[zahra jafarian]

ما همیشه به آدولف هیتلر از دریچه منابع تاریخی نگاه کرده‌ایم. منابعی که او را به عنوان یک شخصیت کاریزماتیک و رهبری دیکتاتور معرفی کرده‌اند. اما هاینتس لینگه در کتاب با پیشوا تا ابد: خاطرات پیشخدمت شخصی هیتلر نمایی متفاوت و بسیار نزدیک از زندگی خصوصی و روزمره هیتلر را نشان می‌دهد که زاویه دید شما را دگرگون می‌کند.

درباره کتاب با پیشوا تا ابد: خاطرات پیشخدمت شخصی هیتلر:
هیتلر، یکی از قدرتمندترین مردان تاریخ، در زندگی شخصی خود چگونه رفتار می‌کرد؟ چه نقطه ضعف‌هایی داشت؟ و علایقش به چه چیزهایی بود؟

نزدیک شدن به لایه‌های شخصی و زندگی خصوصی رهبران جهان، به دلیل مسائل امنیتی هیچگاه ساده نبوده اما در عین حال جذاب و هیجان‌انگیز است. کتاب با پیشوا تا ابد: خاطرات پیشخدمت شخصی هیتلر، (With Hitler to the End) این امکان را به شما می‌دهد تا با جزئی‌ترین مسائل و سبک زندگی هیتلر ‌آشنا شوید.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[zahra jafarian]

هاینتس لینگه افسر اس‌اس در طی ده سال خدمت و مجاورت با هیتلر، چهره‌ دیگری از او را مشاهده کرده بود که برای تاریخ ناشناخته باقی مانده است. او در این کتاب هیتلر را به شکل دیگری به ما می‌شناساند و ما را با عادت‌ها، روزمرگی‌ها، ارتباطات عاطفی و اخلاقی ج*نس*ی یک رهبر سیاسی آشنا می‌کند.

کتاب با پیشوا تا ابد به ما نشان می‌دهد که هر فرد ابعاد وجودی متفاوتی دارد که در هر موقعیت یکی از آن‌ها را به کار می‌گیرد. حتی دیکتاتورترین افراد به چیزهایی عشق می‌وزند و احساساتی دارند که در پشت نقاب جدیت یا خشونت، پنهان کرده‌اند. اثر حاضر این نقاب را از چهره هیتلر برمی‌دارد و شخصیت زیرین او را برملا می‌کند. هیتلری که از خاطراتِ لینگه برمی‌خیزد، شخصیتی جالب و چندوجهی دارد: البته که غیرقابل‌پیش‌بینی و سخت گیر، ولی نه با ذاتی ناخوشایند!

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[zahra jafarian]

خاطرات پیشخدمت شخصی هیتلر اولین بار در سال 1980 منتشر و با استقبال خوبی مواجه شد. هاینتس لینگه در این کتاب مشاهده‌گری و هوشمندی خود را نشان می‌دهد. او آن‌چنان روایت را جذاب پیش می‌برد که تا پایان کتاب با او همراه خواهید شد. شاید به دلیل علاقه زیاد نویسنده به هیتلر، تحلیلش کاملا دقیق نباشد، اما بسیار با اهمیت است چراکه برهه‌ای از تاریخ را ورق می‌زند که برای بسیاری از علاقمندان به تاریخ پنهان مانده بود.

در نکوداشت کتاب با پیشوا تا ابد: خاطرات پیشخدمت شخصی هیتلر:
جذاب و در عین حال ترسناک... برای کسی که به دنبال نگرش دیگری از روزمرگی یکی از هیولاهای تاریخ است، جالب خواهد بود. (Library Journal)

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[zahra jafarian]

کتاب با پیشوا تا ابد: خاطرات پیشخدمت شخصی هیتلر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم:
کتاب پیش‌رو به علاقمندان تاریخ و سیاست پیشنهاد می‌شود. کسانی که به غرق شدن و کاوش در واقعیت، از طریق زندگینامه و حقایق زندگی شخصی بزرگان علاقه‌مند هستند از خواندن این کتاب ل*ذت خواهند برد.

با هاینتس لینگه بیتر آشنا شویم:
کسانی که حزب نازی را به خوبی می‌شناسد قطعا با هاینتس لینگه (Linge Heinz) آشنا هستند. او افسر وفادار هیتلر است که تقریبا در تمامی عکس‌های باقی مانده از مستندات جنگ جهانی، در کنار پیشوای خود حضور دارد. هاینتس متولد 1913 در شهر برمن است و در حدود 20 سالگی به لشکر بادیگارد هیتلر پیوست و بعد از 6 سال پیشکار شخصی او شد. پیشکاری که جایگاهی ویژه در قلبِ رایش سوم -که خودش آن را "جایگاه ویژه در تماشاخانۀ تاریخ" می‌نامید داشت. لینگه در کتاب با پیشوا تا ابد، تصویر شگفت‌انگیزی از هیتلر، به عنوان نابغه و بزرگ مرد تاریخ، به ما نشان می‌دهد. وی به مدت ده سال و تا آخرین لحظه در خدمت رهبر خود ماند و هرگز به او خیانت نکرد.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[zahra jafarian]

در بخشی از کتاب با پیشوا تا ابد: خاطرات پیشخدمت شخصی هیتلر می‌خوانیم:
مثل هر جای دیگر، هیتلر خودش را به‌ عنوان معیار در نظر می گرفت. اگر غریبه‌ای که آشیانۀ گرگ را خیلی خوب نمی‌شناخت و اتاق‌خواب هیتلر را با آن طرح نظامی‌اش می‌دید فکر می‌کرد که وارد خوابگاه یک رعیت شده است.

یک روز صبح زود به‌محض برگشت از گشت‌وگذار و عبور آرام از جلوی اتاق‌خواب هیتلر، صدای تیزِ ساییدن از درون اتاق به گوشم رسید. خیلی غیرمنتظره وارد اتاق شدم. هیتلر با لباس خوابی که به تن داشت پابرهنه ایستاده بود و سعی می‌کرد لامپ چراغِ سقف را عوض کند، یعنی کاری که به‌خاطر آسیب عصبی که به بازویش وارد بود، برایش سخت بود. من عذرخواهی کردم و پرسیدم "پیشوای من، چرا مرا صدا نزدید؟" نگاهم کرد و گفت: "فقط برای تغییر لامپ چراغ باید تو را بیدار می‌کردم؟ همان‌طور که می‌بینی، من خودم می‌توانم این کار را انجام دهم."

درک کردنش مشکل بود. ازیک‌طرف، حتی در بی‌اهمیت‌ترین چیزها هم افراط می‌کرد، از طرف دیگر هم بیش‌ازحد بی احساس بود. مثلاً ممکن بود وقتی خانم منشی انگشت پایش را به‌جایی می کوبد، دلسوزی پدرانه نشان دهد ولی موقع صدور دستور مرگ هزاران نفر، مثل یخ، سرد رفتار کند...

به‌طور مداوم سعی می‌کرد مرا قانع کند که سیگار کشیدن خیلی مضر است. او این‌طور می دانست که سیگار کشیدن به سرطان مرتبط است و همواره پیامدهای منفی اجتناب‌ناپذیرش را به من اخطار می‌داد...

ازنظر هیتلر و اوا براون اظهاراتِ عاشقانه برای انظار عمومی نبودند و برای همین، خیلی به چشم می‌آمد وقتی در حضور دیگران، هیتلر او را Schnaksi (خطاب به کسی که دوستش دارد به منظور ابراز علاقه)، صدا می‌زد و اوا براون هم در مقابل با کنایه او را پیشوای من خطاب می‌کرد.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان